
🍷😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
مغز تو:لال بی زحمت کلی خاطره از توم هست کاری نکن آبرو تو ببرم🔪😐 تو :وای پشمامم 😓😐🔪 تو دلت :مگه چی تو مغزم هست خخخ:) داره تحدید میکنه😂 مغزت :دل تو هم بی زحمت لال شو:/ دلت :چشم قربان معزت:هر چی دورغ گفتی ا میگم خودت اعتراف کنی🔪😑مثلا این که وی رو دوس داری! تو :به قول خودت لال بی زحمت من اصلا دوسش ندارم🔪😐 بعد کلی جر و بحث با مغزم رفتیم خونه رفتیم خونه از وی تشکر کردم وی گفت :نه من باید از تو تشکر کنم تو امروز گفتی که خوش گذورنی کنیم ممنون من :سرخ شده بودم گفتم ممنون رفتم تو اتاقم دخترا اومدن شیرین:چیکار کردین؟ مارال :چیزی بهت گفت؟ سودا :بوست کرد؟ حیاط:کجا رفتین؟ تو:آروم باشید بابا یکی یکی بپرسید عین پلیسا دارین از من سوال میپرسین😕 الان خسته ام فردا میگم بقیه: باشه
فردا آن روز من پاشدم زدم قبل از این که دخترا رفتم که اونا بیدار نشن رفتم (که سوال نپرسن)وسطط راه که داشتم از پله ها میومدم پایین با مخ خوردم زمین گفتی :از این بهتر نمیشه 🔪😐 (مغزت: ای خدا وقتی داشتی عقل رو تقسیم میکردی این بنده خدا کجا قایم شده بود؟) (خدا پشت ابرا قایم شده بود 😂🔪عقل بهش نرسه) تو :هر دوتاتون ساکت میخوام برم شرکتها!!!! خدا و مغرت:باشه بابا عصبی نشو😕 تو:ممنون اگه عصبی نشدم کار هر دوتاتون تموم شده بود😐🔪 خدا :تو نمیتونی من میتونم تو رو بکشم 🔪😌 تو:وای پشمامم 😬🤐 رسیدم بعد از یه روز دیگه برگشتم به خونه رفتم یه دو ساعتی بخوابم😴😴😴 و اتفاقات انیردز رو مرور میکردی
اتفاقات امروز بعد از جرع و بحث با مغزم رفتم شرکت همه اومدن فقط وی نیومده بود نمیدونم چرا دلشوره دارم (مغزت :خب اثر عاشق شدن دیگه😂) تو:باز شروع کردی 😑 لال شو 😐😂 گوشی نامجون زنگ خورد (شاید این جا فکر کنید وی تصادف کرده اما نه کور خوندیم) وی: داداش من تو ترافیک گیر افتادم شاید دیر بیام نامجون :باشه همهی اعضای شنیدن تو هم شنیدی خیالت راحت شد دلت:آخیش من کشتی از بس عاشق شدی:/ تو:بس کن ای بابا وی اومد نمیدوم چرا میخواستم برم بغلش کنم از زبان وی: وقتی ا/ت اونو دیدیم دلم میخواست بغلش کنم (نویسنده: شما دو تا لیلی و مجنون شدین عاشق شدین رفت)... خب دوستان این پارت هم تموم شد منتظر پارت بعدی باشید 💫❤️💜 چالش:بایست کیه؟
هی اشتب زدم متظظر پارت بعدی باشید:/
بعد از یه روز کاری میای خونه بعد فردا بهت زنگ میزنن از کمپانی میگن باید بی تی اس بیان حونه ی تو ا-ت چرا کمپانی چون هیترا دنبالشون هستن دوستات میرین ایران تو باشه بیا بعد گفتی کی میان گفتن الان تو چییییی یه نگاه به خونه کردی وای ننه الان من چیکار کنم رفتی هر چی تو خونه ریخته بودی رو انداختی تو اتاقت یه نکته تو یه دامبسش خیلی خیلی حرفه ای هستی البته برای اهنگ های ایرانی اونا اومدن خو بعدش به تو نگاه کردن بعد اومدن داخل گفتن بخشید مزاحم تو هم شدیم تو نه بابا درک تون میکنم اون شب به خوبی گذش فردا تو زودپاشودیاصلا حواست نبود اونا تو خونه ی هستن همین جوری اهنگ قیلی ویلی رو پلی میکنی نکته اهنگه هشت دقیقه هست بعد از اون اهنگ دو ستاره بعد از انجام دادن کار خونه میری دامبسش بگیری که شوگا بیدار میشه بعدش تورو میبینه که داری لب خونی میکنی لبا تو غنچه میکنی شوگا داشت میخندید رفت بقیه اعضا رو بیدار کرد همه وقتی تورو دیدن جررررررر خوردن از خنده تو که دیدی اونا دارن بهت میخندن از خجالت اب شدی بعد یه صبحونه خیلی خوب درست کردی و اونا خوردن بعد اونا گفتن یه اهنگ بزار حال کنیم تو هنگ کردی بودی چون اهنگای ایرانی داشتی مجبورن پلی کردی اهنگ شاد باتو ماکان بند اونا تو دلشون چیی من که هیچی نفهمیدم بزار حال کنیم دختر بیچاره ناراحت نشه بعد دیگه اونا حوصله شون سر رفتنه بو.د یه فیلم چهار ساعته میزاری اونا میبن که شب میشه غذا هم درست کردی خوردن بعد تو چون امروز اصللا باز خونه ی کورالین رو خیلی خیلی دوست داری انجام ندادی بعد نصف شب پا میشی یه لباس شیبه ی کورالین و کلا گیس و یه عینک دکمه ای پوشیدی تو تلوزن باری میکنی بعد وی پا میشه تو میبینه جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ مزنه هر چی دم دستش بود پرتش میکنه بعد کوک هم بیدار میشه واییی هر دو شون مثل دخترا جیغ تو بابا پرت نکین منم ا/ت اونا عینک تو بردار ببینم وردا ببنیم دراوردی اونا دیدن از خجالت اب شدن اون ا/ت چرا اینجوری لباس پوشیدی
تموم شد:/ کامنت بزار کیوتم😐❤️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (3)