
سلام لاوا لطفا از تست ها حمایت کنید و نظر بدید پارت بعدی رو به ۴۰ نظر نرسه نمیزارم❤
سرمو بردم بالا دیدم دی او هس گفتم شاید چشام تار میبینه یا مغزم پوکیده🤯 اشکامو پاک کردمو دوباره نگاه کردم وای دی او بود دی اوبه زبان کره ای:گفتم چرا درو میشکنی چرا اینجوری پا برهنه اومدی هان جوابمو بده من😢 زبونم گرفت نتونستم حرف بزنم خواستم بگم ببخشید نتونستم😔 بازم رو سرم داد زد 🤕 دی او:اوهو با توام حرفمو یه بار دیگه تکرار نمیکنم پاشدم خجالت زده دون دون رفتم خونه😰😭😭
درو بستم و پشت در موندم کاش نمیومدم چرا اومدم میخوام ببینمش میخوام بقیه اعضارو هم ببینم رفتم جلو آینه موهامو درس کردم مانتو مورد علاقمو پوشیدم خواستم درو بازکنم بقیه اعضا هم اونجا بودن ☺️وای دارم از خوشحالی میمیرم بدون اینکه باز کفشامو بپوشم دون دون رفتم تو راهرو خواستم بگم سلام که دی او گفت:هی دختر باز که پا برهنه اومدی که بکهیون و چانیول از خنده غش کردن دی او گفت تو مشکوک میزنی تو کی هستی
چانیول گفت اون دختر بخاطر من اونده چانیول:چی میخواستی بگی بگو ا/ت:من شمارو میشناسم شما اک..... دستشو گذاشت رو دهنم گفت:هیشکی نباید این موضوع رو بفهمه که ما کی هستیم ا/ت:وای ببخشید من نمیدونستم به دختر خاله و خواهرم گفتم دی او :از لحظه که این دخترو دیدم یه حس ناخوشایندی بهم دست داد دختره ی دهن لق چطور جرئت کردی😡 ا/ت:ببخشید😔 سهون:اشکال نداره بابا حالا چن سال داری😁
ا/ت:من من ...... چانیول:چیکار داری بهش بزار بره ا/ت:ببخشید من اخه میخواستم بهتون یه چیزی بگم چانیول:بعدا میگی سهون:بابا بزار حرف بزنه چرا اینجوری میکنی چانیول:امروز قراره چن نفر از شرکت بیان مگه نمیدونی😕 سهون :ایوای راس میگی اگه بفهمن چیکار باید بکنیم این دختره رو ممکنه..... چانیول:بریم دست سهون و میگیره و میکشه
رفتم نتو رخت خوابم که یه پی ام از دختر خالم اومد دختر خالم:چی شد دیدیشون ا/ت:نباید بهش بگم نوشتم:نه ندیدمشون رفته بودن فک نکنم اکسو باشن دیگه منتظر نموندم که پی ام بعدی رو بده سرمو گذاشتم رو بالش و خواستم بخوابم که یهو یه پی ام دیگه داد دختر خالم :راستی فردا میام خونتون ا/ت🥶😨 ا/ت:اوکی باش بیا
رفتم نتو رخت خوابم که یه پی ام از دختر خالم اومد دختر خالم:چی شد دیدیشون ا/ت:نباید بهش بگم نوشتم:نه ندیدمشون رفته بودن فک نکنم اکسو باشن دیگه منتظر نموندم که پی ام بعدی رو بده سرمو گذاشتم رو بالش و خواستم بخوابم که یهو یه پی ام دیگه داد دختر خالم :راستی فردا میام خونتون ا/ت🥶😨 ا/ت:اوکی باش بیا
رفتم جلو گفتم اقا یه کیلو موز بده گفت:بزار ببینم این چی میگه ا/ت:میگه یه کیلو موز بده گفت:وای چهار ساعته منو اینجا اسیر کرده مشتری هامو هم به باد داده از کارو کاسبی انداخت منو منم نمیتونم خودمو از خنده نگه دارم
اینور که اومدیم بهش گفتم ببخشید حالا چرا شمارو نماینده خرید کردن چانیول:چون من منم دیگه😎 گفتم کی انتخابت کرده خب خودش بیاد بخره تو که از هیچی سردر نمیاری چانیول سوهو با گفتن سوهو انگار یه آب سرد از سرم ریختن ایوای اونم اومده چرا ندیدمش😭😍 ا/ت:البته اون که هم هیونگ هس هم لیدرتونه به هر حال باید به حرفش کنین ☺️😅🤩😍 ا/ت:اره باید به حرفش گوش کنین🤩😍 داشتم هی تکرار میکردم
چانیول: دختر خانم ببخشید🙋♀️ ا/ت:بله چانیول:یه ساعته دارین این کلمه رو تکرار میکنین 😅 ا/ت:ایوای ببخشید من کلاسم دیر شد این موز هارو من براتون خریدم به اون مترجمه بگین بیاد اینارو بخره یا همراهتون بیاد که بدو بدو دوییدم چانیول:مترجم بیچاره رو سهون و کای کلافه کردن از صبحه دارن میبرنش بیرون باهاش بگردن منو هم بکهیون کلافه کرده خودمم گشنم شد اوندم همینجوری داشت پشت سرم داد میزد منم برگشتم بلند داد زدم باشه به لیدرتون سلام برسون🤩🥰😍
خب لاوام پارت بعدی رو بعد اینکه اینارو خوندین و نظر دادین میزارم دوستون دارم راستی یادم رفت بگم من دیگه یادم نبود ا/ت (اسم تو)رو تا این پارت بزارم تو نصف این پارت یادم افتاد بزارم چون الان شب هست و من این تست رو نوشتم بهتون شب بخیر میگم گود نایت😍
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعدی کی میاد
تو اکانت قبلی تا7رفتی منتظر8بودم امانیومد
ما همچنان در انتظار پارت ۸😊
پارت بعد کی میاد؟