تشنه ی خونتم 8

آدرین:این جا چه خبره؟ سر دسته پسرا :به تو چه برو بچه سوسول . آدرین : یقه شو گرفتیم ک چسبوندمش به دیوار چند تا تحدید کردم بعدش ودلشون کردم مرینت یه جوری به هم نگاه می کرد تو فکر بود فک کنم . رینت:پس آقا انقدر دعوایی البته همه پسرا از کوچیک تا نره غول وقتی پای دعوا وست میاد خود شون میرن توی دعوا آخرشان وقتی والدین از شون باز جویی میکنن هی این می ندازه گردن اون هی اون میندازن کردم این

مرینت : تو راه خونه بودیم به دست آدرین نگاه کردم دستش قرمز شده بوسیدیم خونه رفتیم اتاق مطالعه یا همون کتاب خونه تو سکوت نشسته بودیم بعد من سکوت رو شکستم و رفتم یه نوار پانسمان. یه نوع کرم بود یکی از خاله هام به دلیل عقل زیاد داشتن تونست برای این مواقع درست کنه با بقیه لوازم بهداشت یا دکتری خیلی فرق داشت رفتم به تور ناگهاندست آدرین گرفتم تو دستم بعدش به هش کرم زدم و بعد پانسمان کردم .

آدرین : اول فکر کردم می خود ازم خواستگاری کنه چون زانو زده بود و دستم گرفته بود بعد فهمیدم پوفففف می خواد دستم و پانسمان کنه ما رو بگو چقدر ذوق کرده بودیم

مرینت :بعد از تموم شدن پانسمان فلیکس به ما پیوست بعد دباره کتاب خونه رفت تو سکوت یهو فلیکس گفت :آدرین مامانت ت تو باغ پشت کتاب خونه کارت داره آدرین گفت باشه الان میرم . فلیکس :مرینت در حال کتاب خوندن بود دندون های نیشش رو دیدم پس بگو چرا آدرین خان با مرینت روقت مدرسه اوه لعنتی تا اسمشو آوردم اومد دم گوشش این رو گفتم به هم گفت بری بیرون .

آدرین:گفتم فلیکس دقیق بگو چی می خوای من تو رو میشناسم . فلیکس :میشه به پدر و مادرش این رو بگم . آدرین : اگه بگی پوست از سر مون میکنن ا ح م ق . فلیکس:پس می خوام که آدرین :اه زود باش دیگه .فلیکس: مرینت خانوم برای هر دو باشه . آدرین : این امکان نداره 😡. فلیکس : باشه پس خا موم و آقای آدرین:باشه ا ل ا غ

تو قسمت بعد خواهید خواند 😎 لایک و کامنت یادتون نره بای بای 👋🏻