سلام من برگشتم با شماره۳از لیدی باگ وکت نوار ببخشید خیلی دیر گذاشتم خدومونیما کل تساوی رو لیدی باگی کردیم باید اسمشو عوض کنم بزار لیدی باگ تساوی???خوب امیدوارم که خوشتون بیاد
از دید مرینت: امروز آدرین بهم پیام داد گفت مرینت امروز بعد مدرسه بیا بریم پیش آندره منم سرخ شدم گفتم باشه بعد تیکی آمد و گفت مریم بالاخره به آرزوت رسیدیا منم گفتم آره تیکی بهترین روز زندگیمه رفتم مدرسه آدرین از دور بهم چشمک زد منم همینطور بعد زنگ خورد رفتیم کلاس خانم بوستیه درس رو شروع کرد امروز هاکماث هیچکس رو شرور نکرده بود بعد مدرسه تموم شد رفتم سر قرار آدرین هم همون لحظه رسید و گفت سلام بانوی من منم گفتم سلام بعد با آدرین رفتیم از آندره بستنی گرفتیم و رفتیم روی پل آدرین زانو زد گفتم داری چیکار میکنی دستشو کرد داخل جیبش یه جعبه بود بازش کرد خدایا اون.. اون?اون یه حلقه بود آدرین گفت بانو مرینت بتمن ازدواج میکنی منم یه لحظه پاهام شل شد و نفهمیدم کی گفتم بله و انگشتر رو دیدم کرد از دید آدرین :مرینت خیلی خوشحال شد و فکر کنم هف تا آسمون پرید هوا??
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
ببخشید چون حواسم پرت شد
بچه ها نظر هم بزارید خوب نمیشه که