دوستان فصل سوم ماموریت ما یا همون نیش عقرب رو بهتون تقدیم می کنم راستی از این به بعد دوباره فقط خودم می نویسم
از ادامه فصل دوم از دید الکسا :خب چند روز از عملیات ما گذشته بود و من توی ایالت جرجیا بودم شنیدم که موتورم توی یه پادگان نظامی بردن منم رفتم پادگان جلوی در پادگان دباره از هوش رفتم (همون طور که می دونید الکسا توی فصل قبل یه چیزی خورد و باید کل حافظش پاک می شد اثر اون دارو هنوز روش باقی مونده بود واسه همین بیهوش شد )
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
سلام عالی بود ولی زود تموم کردی😢😢😢😢😭😭😭😭
عالیییییییی بود ولی یه کوچولو کم بود
خدا رو،شکر که ادامه دادی تو خونه یک روز وقت راه می رفتم الان چی کار کنم من داستانت رو هر قسمت رو روزی ۲ بار می خونم
بازم مثل همیشه عالی ادامه بده
ممنون