سلام ببخشید دیر شد چند روزی نت نداشتم واقعاً ببخشید بریم برای ادامه😟😟😳
×دهنم باز مونده بود چی بگم از رو تخت پاشدم رفتم درو بستم اومدم نشستم چون به مامان بزرگ اعتماد داشتم راستشو گفتم بعد راستا می رو که به بابا گفته بودم رو گفتم چون نمی خواستم بابا راستشو بدونه چون ممکن بود به بچهها آسیب بزنه یا اذیتشون کنه مامان بزرگ حرف تأیید کرد و گفت کار خوبی کردم به بابام نگفتم ولی گفت ممکن به خودت آسیب بزنی هر چه زودتر راستشو به بابات بگو چشم مامانی میگم ولی الان نمیشه یه چند روز دیگه گفت باشه دخترم فقط باید یاد بگیری کجا و کی به حرف دلت گوش بدی و کجا به حرف مغزت اتاقتون مرتب کن بیا صبحونه بخوریم چشم مامان شما برید منم میام باشه زود بیا دخترم چشم
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)