عشق و نفرت(پارت 2)

یک نفر در زد .اقای داماکلیس گفت =بیا تو که ناگهان ادرین وارد شد خیلی جاخوردم.داماکلیس=ادرین تو هستی بیا داخل کاری داشتی پسرم؟ ادرین=بله اقا من کتاب علوم رو پیدا نمیکنم فکر کنم تو مدرسه گم شده!!! داماکلیس=خب چند لحظه این جا بشین من کارم رو با خانم دوپن چنگ تموم کنم.ادرین=سلام مرینت مرینت=تلام یعنی سلام ادرین خوبی؟داماکلیس=خب مرینت درباره چی حرف میزدی؟

مرینت=درباره لندن.داماکلیس=اها درسته تو فردا میخواستی بری لندن اره ؟مرینت=بله.داماکلیس=و میخواستی موجه باشه اره؟ مرینت= بله بله .داماکلیس=خب باشه نوشتم میتونی بری لندن.ادرین=میری لندن؟ مرینت=خب اره میرم .ادرین=باشه روز خوبی داشته باشی.مرینت با ناراحتی =همچنین.مرینت=خب دیکه برم خونه

داشتم میرفتم خونه که ادرین رو دیدم ادرین =سلام مرینت ببخشید من یک چیزی میخواستم بگم مرینت با تعجب=با من کار داری؟یعنی ببخشید چی میخواستی بگی؟در مغز مرینت=ینی میخواد بگه دوسم داره و تا اخر عمر باهاش باشم نه مرینت احمق چه فکرایی میکنی!!!ادرین=خب منم باهات میام لندن

مرینت=چچچچچچچچچی؟تو میخوای با من بیای لندن ؟ادرین =خب بابای من میخواد بره انگلستان ولی لندن نمیره بعد چون ناتالی هم نیست گفت میتونم باهات بیام لندن من که از خدامه با دوست خوبی مثل تو برم لندن!!!!مرینت=خب اگبته یعنی البته ووووای .ادرین =بیا برسونمت مرینت =نه ممنون خودم میرم.ادرین=نه تعارف نکن و دست مرینت رو گرفت کشید تو ماشین مرینت افتاد رو ادرین

مرینت مثل لبو قرمز شده بود ادرین=ببخشید ..مرینت=نه نه مشکلی نیس.رسیدن به خونه مرینت ..مرینت از ادرین خدافظی کرد و رفت تو خونه به مامان باباش سلام کرد . گفت باید بره تو اتاقش.پرید رو تخت گفت= بهترین روز زندگیممم بوود تیکی=دیدی عشق خیلی خوبه و فقط باید صبور باشی .مرینت ولی کت چی؟مرینت= راست میگی بزار بهش بگم که میرم مسافرت.تیکی اسپاتس ان

لیدی باگ=باید به کت پیغام بفرستم یک پیغام فرستادم .کت پیغام رو گرف چه سریع پیشی شیطون !!رفتم رو برج ایفل ولی کت زودتر از من اونجا بود!!و یک گل رز تو دستش بود!!کت گفت =چیزی شده بانوی من؟لیدی باگ=خب کت من میخوام به مسافرتی برم و چندتا معجزه گر پیدا کنم با من میای؟کت نوار=خیلی حیف ولی من نمیتونم بانوی من من خیلی پر مشغله ام و به تازگی باید به یک مسافرت برم..لیدی باگ =باشه کت ولی کی حواسش به پاریس باشه؟ کت=ابر قهرمان های دیگه هم هستن و اینگه بانوی من من کی میتونم هویت تو رو بفهمم؟لیدی باگ=کت شروع نکن من اول باید هاک ماث رو گیر بندازم و البته مایورا کت=هی باشه لیدی باگ =بای کت. کت نوار =خداحافظ بانوی من!!