
اومدم با پارت بعدی

و یه لباس پوشیدم اینم لباس ات منو آیو لباسمون رو باهم ست کردیم و باهم دیگه تا جیسو و کایلی آماده شن بازی کردیم و حرف زدیم از زبان کایلی منو جیسو بیدار شدیم دیدیم آیو و ات دارن حرف میزنن آماده هم شدن سریع صبحانه خوردیم و لباس ست پوشیدیم

اینم لباس جیسو و کایلی از زبان کایلی سریع آماده شدیم نیم ساعت وقت داشتیم باید میرفتیم ناخن هامون رو کاشت کنیم سریع گفتم ات و آیو بیان هر چهار نفر سوار شدیم منو جیسو ناخن هامون رو سیاه باطرح سبز کردیم آیو ات هم سیاه باطرح آبی

رفتیم فن ساین داشتیم میرفتیم جایی که اعضا هستن بایس ات جیمین بایس آیو جین بایس کایلی کوکی بایس جیسو تهیونگ که البته ک*ر*ا*ش*ه*ا*ش*و*ن*م*هستن جیمین چشمش رو ات بود بچه ها من این عکس های دختری که الان میخوام بزارم از روی دو تا تست برداشتم و از سازنده ی اون تست ها معذرت خواهی میکنم عکس ات⬆️

عکس کایلی از زبان ات نمیدونم چرا احساس میکنم یکی خیلی عمیق بهم نگاه میکنه بعضی ها هم میگن منو خواهرم شبیه همیم خودمم همین احساس رو میکنم اصلا حواسم جز جیمین به کس دیگه نبود تا نوبتم شد از جیمین امضا بگیرم جیمین ازم پرسید اسمم چیه منم گفتم ات هستم و خیلی تعجب کردم چون شماره ام رو خواست
منم شماره ام رو بهش دادم خیلی خوشحال بودم وایی جیمین ازم شماره ام رو خواسته ولی بقیه گفتن بایس هاشون ازشون خواستن باهم قرار بزارن جز من ایح حالا خدا روشکر شماره ام رو خواسته ولی بازم خوشحال بودم حتی امضاش داشتم دلم برا مامانم و پدرم و پدربزرگم تنگ شده بود ولی چیکار میشد کرد

یهو به گوشیم پیام اومد دیدم یکی نوشته سلام جیمینم میشه هم رو ببینیم منم قبول کردم سریع یه لباس پوشیدم اینم لباس ات تا لباس پوشیدم نوشت بیا یه کافه هم رو ببینیم الان آدرسش رو میفرستم ادرش رو فرستاد منم سوار یه ماشین شاسی بلند شدم و رفتم اونجا
رسیدم جیمین اونجا بود یه هات چاکلت سفارش دادم جیمینم آیس پک تا سفارشا رو بیارن میخواستیم حرف بزنیم اول سلام و اول پرسی کردیم بعد جیمین گفت میرم سر اصل مطلب میای باهم قرار بزاریم من که خیلی سرخ شده بودم گفتم 2 روز بهم وقت بده اونوقت ببینم چی میشه جیمینم گفت باشه سفارش ها رو آوردن ماهم خوردیم بعد از هم خداحافظی کردیم من در حالی که داشتم فکر میکردم خوابم برد
صبح که بیدار شدم تب داشتم و حالم بد بود دست صورتمو شستم صبحانه خوردم و رفتم آیو رو بغل کردم خودمم نمیدونستم چرا رفتم یه دوش گرفتم بعد ناهار خوردیم یکمی خوابیدم بعد یکمی با جیمین چتی حرف زدم
شب شد شام خوردم دندان هام رو مسواک زدم و خوابیدم امروز صبح حالم کمی بیشتر از دیروز بد بود رفتم دست صورتم روشستم میلی نداشتم برای صبحانه برای هم نخوردم مامانم زنگ زد کمی باهاش حرف زدم جیمین پیام داد زنگ بزنم منم گفتم باشه بعد تا ناهار باهم حرف زدیم منو آیو بعد از ناهار یه سر باهم رفتیم بیرون شام هم اونجا خوردیم بعد اومدیم خونه دندانم را مسواک زدم خوابیدم فردا خیلی خیلی خیلی حالم بد بود رفتم دست صورتم رو بشورم تا خواستم بشورم
تمام بهتون قول داده بودم زیاد بنویس اگر کم بود یا اشکالی داشت بگید پارت بعد رو یا امروز یا فردا میزارم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
باش بیا آجی شیم الینا 10 سالمه
سلام همگی میاد با من اجی شید گلیام
و اضافه هم بگم اب یعنی ا یعنی اسم و ب یعنی بایس که میشه اسم بایس تو
ات یعنی اسم تو ا میشه اسم و ت یعنی تو
عالییی بود