اشنایی با بهترین کارتون های دنیا

انیمیشن رنگو (Rango). حضور جانی دپ در هر اثری می‌تواند یک نکته مثبت باشد که بینندگان فراوانی را به خود جذب کند و این مساله حتی برای اثری که تنها از صدای این بازیگر بااستعداد استفاده می‌کند، هم صدق می‌کند. انیمیشن رنگو داستان آفتاب‌پرستی را نشان می‌دهد که برای فرار از تشنگی و گرمای سوزان بیابان وارد دهکده‌ای می‌شود که برحسب اتفاق به دنبال کلانتری جدید می‌گردد و رنگو را هم وارد ماجراهای پنهان خود می‌کند. این انیمیشن که هم از طرف منتقدان و هم بینندگان با استقبال قابل قبولی مواجه شده، موفق شده جایزه اسکار ببرد و از معدود آثاری است که چنین موفقیتی را کسب کرده‌اند و ساخته دیزنی و پیکسار نیستند. در کنار صداپیشگی‌های عالی این انیمیشن دیدنی، استفاده از المان‌های مختلف از ژانرهای مختلف سینمایی می‌تواند یکی از نکته‌های مثبت رنگو باشد. ارجاعاتی که به فیلم محله چینی‌ها (China Town) در این فیلم شده است، هوشمندانه و جذاب هستند و می‌توان خصوصیات جالبی از فیلم‌های علمی-تخیلی مثل جنگ‌ ستارگان (Star Wars) و ژانر وسترن را در رنگو یافت. البته این ارجاعات فراوان گاهی به ضرر فیلم عمل می‌کنند و یکدستی و داستان انیمیشن فدای آن‌ها می‌شود.

انیمیشن یخ‌زده (Frozen) یکی از پرسروصداترین انیمیشن‌های ساخته‌شده در قرن بیست‌ویکم بدون‌شک یخ‌زده است. شرکت دیزنی باری دیگر به داستان‌های پرنسسی کلاسیک خود بازگشت و این‌بار سعی کرد به جای به تصویر کشیدن زنان ضعیف و منفعل، نگاهی جدید به شخصیت پردازی‌هایش بکند. تصمیم‌های شرکت درباره‌ی فیلم کاملا نتیجه دادند و علاوه بر تبدیل شدن به یکی از پرفروش‌ترین انیمیشن‌های تاریخ، آن توانست اکثر جوایز مهم انیمیشنی را به دست آورد. موفقیت و محبوبیت فیلم تا جایی پیش رفت که حتی قسمت دوم آن نیز خیلی سریع ساخته شد. با وجود تمام استقبال‌هایی که از فیلم شده بود، اگر نگاهی بی‌طرفانه به یخ‌زده داشته باشید، شاید شما نیز تصور کنید که این انیمیشن شایسته آن همه تعریف نبود. درست است که از نظر بصری این انیمیشن بی‌نقص کار کرده و آهنگ اصلی آن به حق برنده جایزه اسکار شده است. حتی تغییراتی هم که در روایت‌های تکراری پرنسس‌های دیزنی در این اثر داده شده بود، از نکات مثبت آن هستند. اما ضعف‌های داستانی انیمیشن را نمی‌توان نادیده گرفت و همچنان داستانی تکراری و گاهی خسته‌کننده و قابل پیش‌بینی تحویل بیننده داده شده است. درست است که این اثر باید در این لیست جایی داشته باشد، اما قرار دادن آن در میان بهترین انیمیشن های تاریخ سینما کاری بسیار سخت است.

انیمیشن شرک 2 (Shrek 2) ( من خودم عـــــــــاشق این کارتونم.) بعد از موفقیت تکرارنشدنی قسمت اول این مجموعه انیمیشنی، ساخت شرک 2 تقریبا غیرقابل‌انکار بود و آن به بهترین شکل خود اتفاق افتاد. فیلم در جشنواره کن اکران شد و استقبال قابل قبولی داشت. اما اهمیت اصلی آن در زمان اکران عمومی‌اش مشخص شد که رکورد فروش روزهای اولیه اکران برای یک فیلم انیمیشنی را شکست و همچنان هم از این نظر درمیان ده فیلم اول در آمریکا محسوب می‌شود. انیمیشن شرک دو، داستان قسمت اول را ادامه می‌دهد که زوج عاشق به ملاقات پدر و مادر فیونا می‌روند و همین مساله احتمال ازدواجشان را به هم می‌ریزد. انیمیشن همان چیزی است که طرفداران قسمت اول انتظار دارند. شخصیت‌های پریان جدید به داستان اضافه شده‌اند و طنز به همان خوبی قسمت اول است. شاید تنها ضعفی که بتوان به این انیمیشن گرفت، این است که به خوبی قسمت اول نیست. ولی نباید فراموش کنیم که رقابت با شرک به عنوان یکی از بهترین انیمیشن های جهان بسیار سخت است.

انیمیشن کونگ‌فو پاندا 2 (Kung Fu Panda 2) ( اینو حتما ببینید ) پیش از این‌که به سراغ بقیه لیست بروید و تعجب کنید، باید به شما بگویم که تنها قسمتی از این مجموعه که در این لیست جای گرفته است، کونگ‌فو پاندای 2 است! شاید عجیب به نظر بیاید که قسمت اول را به عنوان یکی از بهترین انیمیشن های جهان حساب نکنیم، اما دنباله‌ی آن در این لیست حضور داشته باشد. اما با اختلاف هرچقدر کم، قسمت دوم مجموعه بهترین اثر این مجموعه انیمیشنی است. قسمت اول کونگ‌فو پاندا به خاطر نو بودن ایده و داستانش با استقبال خیلی خوبی مواجه شد، اما بیشترین تمرکز را روی طنز و شوخی‌های متعدد گذاشت، که گاهی در روایت لطمه ایجاد می‌کرد. اما قسمت دوم با ایجاد داستانی منسجم‌تر و قرار دادن طنزی بسیار دل‌نشین‌تر، انیمیشنی بهتر از بخش اول ارائه داده است. در کونگ‌فو پاندا 2، پو که شخصیت اصلی این داستان است به وظیفه‌ی خود به عنوان جنگجوی اژدها تسلط بیشتری پیدا کرده، اما استاد شیفو مدام اصرار دارد که پو باید به آرامش درونی برسد. در کنار مبارزه با شخصیت منفی بی‌نظیر قسمت دوم که صداپیشگی عالی گری اولدمن را دارد، پو باید خود را آماده کند و این چالش دوگانه، رشدی دیدنی در شخصیت‌پردازی پو به وجود می‌آورد. در کنار شوخی‌های عالی و شخصیت‌های جذاب که در تمام قسمت‌های کونگ‌فو پاندا از نکات مثبت هستند، این قسمت از مجموعه با فیلمنامه‌ای بهتر و مفهومی ارزشمندتر از بقیه، اثری بهتر را تقدیم طرفداران می‌کند.

انیمیشن انسان نخستین (Early Man) اینم عالیه!{ نیک پارک را می‌توان یکی از بزرگ‌ترین کارگردانان انیمیشن دنیا مخصوصا در حوزه انیمیشن‌های خمیری و استاپ موشن دانست. اما کارهای بلند او تنها سه فیلم هستند و آخرین ساخته‌اش بعد از پانزده سال در سال 2018 منتشر شده است. با وجود تعداد انگشت‌شمار انیمیشن‌های پارک، همه آثار او شایسته‌ی تحسین به عنوان بهترین انیمیشن های جهان هستند و این مساله درباره‌ی انسان‌های نخستین هم واقعیت دارد. یکی از خصوصیاتی که کارهای این هنرمند بزرگ را خاص می‌کند، توانایی جای دادن ارجاعات و اشارات ریز و درشت بی‌شمار در کارهایش است و این انیمیشن او، علاوه بر موفقیت در این مأموریت، حتی یک قدم فراتر گذاشته و با تغییر تاریخ انسانها دنیایی باورنکردنی را به وجود آورده است. داستان انیمیشن انسان نخستین به هزاران سال پیش بازمی‌گردد. زمانی که بر حسب اتفاق، انسان‌های اولیه و اجداد ما موفق به ابداع یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های تاریخ انسانیت می‌شود و آن چیزی جز فوتبال نیست! در این اثر فوق‌العاده تماشایی و لذت‌بخش، به جای به تصویر کشیدن انسان‌هایی ابتدایی که توانایی‌های چندانی ندارند و مدام در حال جنگ و دعوا و شکار هستند، نیک پارک دنیایی را نشان می‌دهد که تمام نبردها در زمین سبز فوتبال خلاصه می‌شوند و نتیجه آن یکی از بهترین آثار ورزشی چند سال اخیر است. تلفیق دنیای باستانی و پیش از تاریخ با مفاهیم مربوط به ورزش فوتبال در انیمیشن انسان‌های نخستین بسیار هوشمندانه است و حتی اگر علاقه‌ای به تماشای این ورزش محبوب نداشته باشید، به احتمال زیاد از این اثر لذت خواهید برد.

انیمیشن موانا (Moana) یکی از بهترین آثار ساخته‌شده توسط شرکت انیمیشن‌سازی دیزنی در سال‌های اخیر، دوباره نتیجه همکاری زوج طلایی این شرکت یعنی کلمنتس و ماسکر است. موانا داستان دهکده‌ای پولنیزیایی را نشان می‌دهد که یکی از یادگارهای باستانی خود را از دست داده و دختری قدرتمند و مصمم توسط خود اقیانوس انتخاب شده است تا آن را به به جزیره بازگرداند تا همه‌چیز سر جای خود قرار بگیرد. دیزنی چند دهه در تلاش بود تا تصویر شخصیت‌های مؤنث انیمیشن‌هایش را تغییر دهد و از فضای تکراری که با نقدهای بسیاری هم مواجه شده بود، رها شود. اما تا ساخته شدن موانا این شرکت تنها موفقیت‌های انگشت‌شماری در این‌ مورد داشت و این فیلم بود که به راستی دیزنی را به این هدف خود رساند. در کنار داستان جذاب و شخصیت خاص موانا، مائوی با صداپیشگی دوین جانسون یکی دیگر از نکات مثبت فیلم است که بخش بزرگی از طنز انیمیشن را هم بر دوش خود دارد. موسیقی کار هم بسیار شنیدنی است، مخصوصا که کسی همچون لین مانوئل میراندا (Lin-Manuel Miranda) که به خاطر همیلتون (Hamilton) با ستایش‌های فراوانی روبه‌رو شده، در این فیلم همکاری کرده است. به عنوان نکته آخر هم نباید زیبایی بصری این انیمیشن را فراموش کرد. استفاده از جدیدترین تکنیک‌های انیمیشن‌سازی کامپیوتری این امکان را به سازندگان موانا داده است که یکی از بهترین کارهای انیمیشنی چند سال اخیر از نظر ساخت و زیبایی را به بینندگان تحویل دهند.

انیمیشن زوتوپیا! ( من اینو 100000000000 بار دیدم ) ولی قشنگ بود. یکی دیگر از ساخته‌های دهه دوم قرن بیست‌ویک شرکت انیمیشن‌سازی دیزنی که به طرفداران دنیای پویانمایی یادآوری می‌کند که این شرکت همچنان یکی از مهم‌ترین قطب‌های سینمای دنیاست، انیمیشن زوتوپیا نام دارد. به تصویر کشیدن دنیای حیوانات به شکل‌های مختلف در آثاری انیمیشنی کاری معمول است و لیست بلندبالایی از این آثار می‌توان آماده کرد. اما انیمیشن زوتوپیا همین ایده را استفاده کرده است و اثری تماشایی و بدیع را تقدیم بینندگان می‌کند. در این اثر که دنیایی کاملاً مدرن و انسانی را به تصویر می‌کشد، شهروندان شهری بزرگ را انواع و اقسام حیوانات تشکیل می‌دهند. در این دنیای بزرگ و تماشایی، اتفاقی ناگوار برای تعدادی از شهروندان می‌افتد و همکاری غیرمنتظره میان یک خرگوش و یک روباه شکل می‌گیرد تا این مشکل را حل کنند. پتانسیل ساخت اثری با شخصیت‌های حیوانی ولی در دنیایی انسانی بسیار بالاست. شوخی‌های جذابی می‌توان از دل این تلفیق درآورد و ارجاعات سینمایی و غیرسینمایی فراوانی را می‌توان در آن جای داد. انیمیشن زوتوپیا هم یکی از مهم‌ترین دلایل موفقیتش، استفاده به جا از همین پتانسیل است. روابط حیوانی که در دنیای وحش دیده می‌شوند، در این شهر متمدن به بهترین شکل به تصویر کشیده شده و شوخی‌هایی که بر اساس شخصیت‌پردازی‌های داستان نوشته شده‌اند، کاملا جاافتاده و صحیح هستند. هیجان و کشش داستان هم بسیار مناسب است و داستانی جذاب را خلق می‌کنند. حتی پیام اخلاقی و کمی شعاری انیمیشن هم نمی‌تواند چیزی از ارزش آن کم کند. قطعا زوتوپیا یکی از بهترین انیمیشن های چند سال اخیر است.

انیمیشن شرکت هیولاها (Monsters, Inc) آثار ساخته شده‌ی سال 2001 اولین آثاری بودند که در مراسم اسکار توانستند برای کسب جایزه بهترین انیمیشن سال به رقابت بپردازند و یکی از آن‌ها، انیمیشن شرکت هیولاها بود. با این‌که این انیمیشن شرکت پیکسار از انیمیشن شرک شکست خورد، اما با وجود گذشت نزدیک به دو دهه از اکرانش، این فیلم همچنان یکی از بهترین انیمیشن های تاریخ سینما محسوب می‌شود. داستان شرکت هیولاها درباره‌ی شهری تخیلی است که شهروندان آن انواع مختلفی از هیولاها هستند. این هیولاها همانند ما انسان‌ها از برق برای روشن کردن وسایل خانگی خود استفاده می‌کنند، اما برخلاف ما، انرژی قابل بازگشتی کشف کرده‌اند و آن چیزی نیست جز جیغ انسان‌ها! به همین منظور، در شرکت هیولاها کلکسیونی عظیم از درهایی به کمد اتاق کودکان انسان‌ها طراحی و نگهداری می‌شود که به وسیله آن، هیولاهای متخصص می‌توانند به دنیای ما سفر کرده و با ترساندن کودکان انرژی دریافت کنند. تا این‌که یک روز، یک کودک سر از دنیای هیولاها درمی‌آورد و همه‌چیز عوض می‌شود. تا پیش از انیمیشن شرکت هیولاها، شرکت پیکسار موفق شده بود با ساخت سه انیمیشن بلند تمام کامپیوتری، آینده انیمیشن‌سازی را متحول کند. پیکسار با این انیمیشن، به پیشرفتی چشمگیر در ساخت انیمیشن رسید و همه را شگفت‌زده کرد. طراحی هزاران موی شخصیت سالیوان کاری عظیم و بی‌نظیر بود که در این انیمیشن انجام شد و این تنها یکی از جزییات فراموش‌نشدنی انیمیشن است. علاوه بر موفقیت تکنیکی تاریخی، انیمیشن شرکت هیولاها داستانی بسیار تماشایی و احساسی دارد که هر بیننده‌ای را مجذوب خود می‌کند. همین‌طور با حضور شخصیتی چون مایک وازوفسکی، این انیمیشن یکی از خنده‌دارترین آثار انیمیشنی دنیا را رقم زده است.

خیلی خب امیدوارم خوشتون اومده باشه. توضیحات تست رو بخونید (( حتما )). لایک و نظر های ( خوب ) فراموش نشه.

منو دنبال کنید تا منم شمارو دنبال کنم. خدانگهدار!!