ویروس کامپیوتری - پارت ۱

خب بچه ها این اولین پارت از داستانمه. هشدار : این داستان برای افراد زیر ۱۲ سال مناسب نمیباشد.

اول بالا رو بخون👆

الکس وقتی بیدار شد. فهمید توی یک سلول فضایی زندانی شده بود. سعی کرد در رو باز کنه ولی نتونست در قفل بود. روشو برگردوند یک صندوقچه اونجا بود. درشو باز کرد توش یک نامه بود. نامه رو برداشت و خوندش : تنها راه فرار #23 است. الکس با خودش گفت کد بیست و سه. یعنی چی کد بیست و سه توی ادامه اون نامه نوشته بود که اون باید دنبال یک گوشی بگرده و تو بخش شماره گیر کد بیست و سه رو بزن. الکس هم توی اون سلول به اون کوچیکی دنبال گوشی میگشت و آخر هم پیداش کرد زیر چاه افتاده بود. برداشت و کد بیست و سه رو زد. وقتی زد گوشی هنگ کرد و در باز شد. الکس مونده بود.

وقتی در باز شد الکس بیرون اومد و توی زندان فضایی داشت میگشت که ناگهان دید یک سرباز داشت میومد. خودشو قایم کرد. سرباز داشت با یکی راجب پرونده های زندان صحبت میکرد. وقتی سربازه رفت الکس اومد و داشت میرفت که به دو صندوقچه رسید رو یکیش نوشته بود : سلاح سرد و رو یکیش هم نوشته بود : سلاح گرم. الکس سلاح گرم رو انتخاب کرد. توش یک تفنگ شاتگان و اک-۴۷ لجندری بود. الکس اک۴۷ رو برداشت و رفت. یک سرباز داشت میومد. الکس سرباز رو با تفنگش کشت. بقیه توی زندان خواب بودند و کسی نفهمید که الکس کسی رو کشته.

پس الکس تیر های تفنگ ها رو هم برداشت و دبرو که رفتی اینجا بود که الکس تبدیل به یک قاتل و به یک فراری تبدیل شد.

خب دوستان ببخشید کوتاه بود قول میدم پارت بعدی بیشتر میکنم😄

خوشتون اومد یا نه؟