یک عشق بسیار زیبا(جیمین) 1

سلام اسم شما ات هست تازه به دنیا آمده اید و یه خواهر بزرگ دارید به اسم کایلی 3 سال ازتون بزرگتره شما چشم های آبی و پوست سفید رنگ موهاتون قهوه ای هست

از زبان کایلی یه خواهر دارم 3 سال ازم کوچیک تره امروز به دنیا اومده اه همه حواسشون به اون اصلا انگار من روحم هیچ کس محلم نمیزاره اما ته قلبم دوسش دارم خیلی کیوت و خوشگل

از زبان ات تازه از بیمارستان اومده بودم گرسنم بود داشتم تو حموم دست بابام رو میخوردم هیچی نمیدادن بخورم آخرش یه پیاله شیر ریختن توش بیسکویت له کردن دادن بهم آخيش

صبح روز بعد لباس تنم کردن به زور دستکش هم همینطور خواهرم میخواست بره مهد کودک منم خوابیدم دوباره گریه کردم که غذا میخوام من از شیر و بیسکویت خیلی خوشم میاد

من یه دایی و 3 تا عمو و یه عمه دارم اما خاله ندارم داییم بچه نداره امسال چهار سالم میشد که داییم بچه دار شد دیگه تولد برام نگرفتن گریه ام گرفته بود تازه فهمیدم خواهرم چی کشید اما نه تنها به خاطرش دعوا میشدم بلکه

خب برین بعدی چالش داریم🍯❤️