
سیلام اومدم با یک داستان خیلی قشنگ 💖 فالو کنید فالو میکنم 😍

رفی : سلام این شما هستید ، شما 17 سالتونه و مدرسه میرید شما قولدر مدرسه هستید ، اسم شما مین هو هست و اسم بهترین دوست های شما یونگ و جین هو هست و همه ی بچه های مدرسه از شما حساب میبرن ☺ شما دو رگه هستید پدرتون کره ای هست و مادرتون ایرانی خانواده شما برای مسافرت به یک کشور دیگه رفتن و شما با دوستاتون در یک خونه و تنهایی زندگی میکنید ، شما همیشه لباس های مشکی و هودی میپوشید و با پسر ها رابطه خوبی ندارید وسیله نقلیه شما هم موتور هست 💖 ......
مین هو : بازم یک روز خسته کننده دیگه ، که باید بدم مدرسه ☺😣 لباسم رو پوشیدم ، برق لبم رو زدم بعد سوار موتور ام بعد رفتم یونگ رو بیدار کردم و سوار موتور شدیم تا بریم مدرسه جین هو هم با موتور خودش میاد مدرسه وقتی رسیدیم جین هو هم جلوی در بود 💓 با هم رفتیم تو مدرسه ۲ تا پسر رو صندلی ما نشسته بودن و 20 تا دختر دورشون جمع شده بودن بعد من رفتم کنار اون صندلی جین هو و یونگ هم پشت من بودن ، بعد من یک داد خیلیییی بلند کشیدم و گفتم کی جرعت کرده روی صندلی من بشینه 😐هر کس که اون جا بود از ترس فرار کرد و رفت بجز اون 2 تا پسره ، یکی شون اومد به من گفت اینجا طویله نیست صدات رو انداختی رو سرت گاو ، منم یکی محکم زدم تو گوشش و بهش گفتم این مدرسه قانون های خودش رو داره 😲
بعد اون پسره گفت قانون رو الان بهت نشون میده گاو عزیزم بعد رفت سمت دفتر مدیر ،😑 ...... شوگا : این دختر چقدر دیوانه هست خیلی محکم زد تو گوشم ولی هیچی نگفتم ... 😐 سلام جناب مدیر ببخشید اینجا یک دختر دیوانه هست که هم فریاد میکشه هم کتک میزنه ....مدیر : اگه منطورتون مین هو هست با دوستاش باید به کار هاشون عادت کنید آقای مین یونگی. ..... شوگا : خدااااایا باشه حالا که اون اونجوری رفتار میکنه منم اونجوری میشم بعد من و تهیونگ رفتیم درباره ی اون 3 تا دختر تحقیق کنیم به هرکس میرسیدیم میگفت اگه نزدیک اون 3 تا بشی جونت در خطره😨 مشخص بود خیلی رئیس بازی در میارن .......☺
مین هو : هه هه هه خیلی پوکر از دفتر اومد بیرون حتما نتونسته قانون رو به من نشون بده مگه نه بچه ها ؟ 😂😂😂😂 یونگ : ا/ت عشقم اومد من بدم پیشش الان میام 😍 مین هو : آخه تو از کجا اون پسره خوشت میاد حالا برو 😐 زنگ خورد باید بریم تو کلاس ... چیزهایی اون دو تا پسره تو کلاس ما بودن و باز هم روی صندلی ما نشسته بودن و باز هم یک لشگر دختر دورشون بودن من رفته هولش دادم بعد روی صندلی نشستم جین هو هم همینطور بیچاره ها رو زمین پخش شده بودن بعد یک دختره گفت واییی شوگا جون خوبی ؟ بعد شوگا جونش گفت با وجود گاو هایی در مدرسه چطور میتونم خوب باشم منم گفتم
خر ها باید عادت کنند 😂 بعد فهمیدم اسم اون یکیشون هم تهیونگه. ..... بعد معلم اومد تو همه سر جاشون نشستن ....... بالاخره مدرسه تموم شد داشتیم از مدرسه می اومدیم بیرون اون دو تا پسره هم کنارمان بودن بعد من پام رو نگه داشتم و اون پسره وقتی داشت پخش زمین میشد لباس من رو گرفت بعد من افتادم روی اون . . . به خودم اومدم پاشدم همه داشتن به ما نگاه میکردن بعد من و یونگ سوار موتور شدیم و رفتیم جین هو هم با موتورش پشتمون بعد رفتیم خونه به بچه ها گفتم این پسر ها چقدر روی مخ هستن هر چی میگم گوش نمیدن 😠😠 یونگ : باشه حالا خودت رو عصبانی نکن ... مین هو : راستی بچه ها امشب بریم پارتی حالمون بهتر شه ؟ ... اره ، اره بریم 💖 .................. شب شد و حاظر شدیم ( عکس لباس ها رو اسلاید های بعد میزارم ) 💝

لباس مین هو 💖

لباس یونگ 👒

لباس جین هو👗 .... ( خب داستان تموم شد ، منتظر پارت های بعد باشید 💖)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اگه زیاد بازدید نخوره پارت بعد رو نمی نویسم ☺
عالی بود
مرسی عزیزم ☺