دوست انسان من p6💜🖤

اول بالا رو بخون🙃💜🖤🩸 خوندی؟🙃💜🖤🩸 ممنون🙃💜🖤🩸

.....داشتم آماده میشدم واسه تولد میسو که یهو حس کردم اون گردنبندم شروع به لرزیدن کرد . وای نه . اون سه نفری که از من مواظبت میکنن دارن میان . بدتر از این نمیشه . این همه وقت اینهمه روز . آخه الان؟ آخه امروز؟ کاری از دستم بر نمیاد .

کاری از دستم بر نمیاد . باید صبر کنم تا بیان . وگرنه ک هرجا باشم پیدام میکنن و بخاطر اینکه از دستشون فرار کردم آبرومو جلوی همه میبرن . نمیدونم واقعا این قوانین سفت و سخت دانشکده از کجا پیداشون شده .🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️ ______________________ ( ۲۶ دقیقه بعد ) امیلی : چرا اومدین اینجا . من وقت ندارم . باید برم کار خیلی مهمی دارم

مراقبا : آره.  تولد اون د .... دو .... اَه اَه . دوست انسان . چجوری تونستی با اون موجودات پلید دوست بشی . چندشت نشد احیاناً؟ امیلی : هاه . شما منو می پاییدین؟ چقدر زشت واقعا . دیگه نمیخوام همچین کاری بکنید . مراقب : مگه دست توعه؟ ما هرکاری بخوایم میکنیم . هرکاری که لازم باشه و هیچکدوم ب تو یکی مربوط نیستن امیلی : یک اینکه به شما هیچ مربوط نیست من با کی دوست شدم . شدم که شدم . به شما چه . اون خیلی هم خوبه . اصلا هم پلید نیست

. دو اینکه شما میدونید من آخرین نفری هستم که از نسل خودمون موندم . درست ؟ اینم میدونید که اگه فقط به یه نفر دیگه بگم که من یه خون آشامم  . بر کنار میشم و تبدیل به انسان میشم . از همین طریق ، فقط اگه یه بار ، فقط اگه یه بار دیگه منو بپایید میرم خودمو تبدیل به انسان میکنم . نمیخواید که نسل ما از بین بره هاااااا؟؟؟؟ مراقب دو قدم عقب رفت و گفت: تو اینکارو نمیکنی . میخوای از پشت بهمون خنجر بزنی ؟ تو چه موجودی هستی اخه؟ تازه یعنی معمولی هستی مثلا .

اگه اصیل زاده بودی احتمالا اتیشمون میزدی هوف امیلی : من هشدار رو دادم . بسه دیگه مراقب : باشه . ولی کنترل بکنیم یا نکنیم . تو با یه انسان هرچند خوب که البته من میگم پلید ، دوست شدی  . تو نتونستی ذهنشو پاک کنی . اما ما میکنیم . تو هم هیچ کاری از دستت بر نمیاد امیلی : شما نباید اینکارو بکنید . اون دوست منه . مراقب : دارم میگم نمیشه..  بفهمش . تو تا ۲۴ ساعت دیگه باید تصمیمتو بگیری . یا تورو برکنار میکنیم که با خیال راحت باهاش دوست باشی ، یا ذهن اونو پاک میکنیم ( از زبان امیلی ) اینو گفتن و با سرعت برگشتن به سمت دانشکده . حتی نذاشتن جوابشونو بدم . اینا ب خودشون میگن مراقب واقعا؟ صفت خودشونو گذاشتن رو میسوی بدبخت . حسابی به هم ریخته بودم یعنی فقط توی ۲۴ ساعت باید انتخاب کنم که دیگه خودم نباشم و قدرتمواز دست بدم و برکنار بشم  یا ذهن بهترین دوستم کلا پاک بشه ؟ آخه من دیگه ب قدرتام عادت کردم بعد از ۱۴ سال . چخبره آخه اینهمه حصار؟؟ چطور تحمل کنم ک دیگه نمیتونم انرژی بفرستم‌، نمیتونم محو بشم ، استخونام میشکنن . و مهم تر از همه دیگه نمیتونم هیچ انسان بالغی رو ب کاری مجبور کنم🤦‍♀️. اگر هم حافظه ی میسو پاک بشه ک دیگه هیچی . اون نباید قربانی اشتباه من بشه .... ای وای داشت یادم میرفت تولد میسو حالا چیکار کنم چی بهش بگم ........

امیدوارم دوست داشته باشید💜🖤🩸 اگه انتقادی چیزی دارید بگید و من با کمال احترام قبول میکنم و تغییرش میدم🥰💜🖤🩸Fallow = Fallow