عشق پنهان ❤ کت نوار 💙پارت ۵🤩

از زبان ادرین : نادیا شاماک گفت که یک قطار برای سفر به چین اماده است و لیدی باگ و کت نوار هم به این سفر دعوت هستن به همراه تیم قهرمان هاشون ریناروژ و کاراپیس ( دوستان اونا تو یه مبارزه با وولپینا هویت های همو فهمیدن البته بعد از کشف هویت لیدی باگ و کت نوار و حالا معجزه گراشون رو خودشون نگهداری میکنن ) سریع زنگ زدم له مرینت

از زبان مرینت : داشتم اخبار نادیا رو گوش میدادم که ادرین زنگ زد📱 (مرینت*/ادرین+) * سلام ادرین 👋🏻 + سلام مرینت یه خبر فوق العاده دارم 🤯* بزار حدس بزنم‌ سفر با قطار+🤭🤭🤭*😂😂😂😂 + بابای من شهردار کلویی وحتی لایلا به دعوت پدرم هم هست *😠😠😠😠😠 لایلا 😖کلویی؟ عمرا من بیام😠😠😠😠😠+ خواهش بانوی من🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻*باشه پیشی🤪(｡♥‿♥｡)(｡♥‿♥｡).

از زبان لیدی باگ : ساعت ۵ صبحه تو ایستگاه راه اهن وایسادیم ،،،،،، هوا سرده کت نوار هم مراقب من بود یه وقت چیزی ناراحتم نکنه(◍•ᴗ•◍)❤(●♡∀♡)😊😊 قطار اومد من و کیتی و کاراپیس و ریناروژ یه کوپه داریم 😋😋😋🚃🚃🚃🚃🚄🚊یهو لایلا اومد تو و گفت : اه من هیچ جا ندارم مثل همیشه هیچ کس اهمیتی به من نمیده😖😖 کت نوار گفت اشکال نداره میتونی پیش ما بمونی من گفتم پیشی😭😭😭😭😭😖😖😖واقعا که خیلی بدی😭😭😭 کت نوار اومد پیشم و موهام رو ناز کرد و گفت متاسفم و ظاهراً جایی نداره دم گوشش گفتم دوروغ میگه جا داره 🙎🏻‍♀ کت منو بلند کرد گذاشت رو یه صندلی و گفت اگه موضوع جاعه که تو در هر صورت پیش منی فدات بشم😍😍😍😍😍😍😍😍😍😘🤩🤩🤩😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘

از زبان لیدی باگ : ساعت ۵ صبحه تو ایستگاه راه اهن وایسادیم ،،،،،، هوا سرده کت نوار هم مراقب من بود یه وقت چیزی ناراحتم نکنه(◍•ᴗ•◍)❤(●♡∀♡)😊😊 قطار اومد من و کیتی و کاراپیس و ریناروژ یه کوپه داریم 😋😋😋🚃🚃🚃🚃🚄🚊یهو لایلا اومد تو و گفت : اه من هیچ جا ندارم مثل همیشه هیچ کس اهمیتی به من نمیده😖😖 کت نوار گفت اشکال نداره میتونی پیش ما بمونی من گفتم پیشی😭😭😭😭😭😖😖😖واقعا که خیلی بدی😭😭😭 کت نوار اومد پیشم و موهام رو ناز کرد و گفت متاسفم و ظاهراً جایی نداره دم گوشش گفتم دوروغ میگه جا داره 🙎🏻‍♀ کت منو بلند کرد گذاشت رو یه صندلی و گفت اگه موضوع جاعه که تو در هر صورت پیش منی فدات بشم😍😍😍😍😍😍😍😍😍😘🤩🤩🤩😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘

دوستان یه مشکل دارم برای همین این پارت رو زود تموم کردم 😍

ببخشید🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

سپاس از صبوری تون

،،،،،،،

بای،🤩🤩

❤❤❤❤❤❤❤