میخوام کم بنویسم شاید قدرمو بدونین -_-
( کوک * ته ~ یونگی + ا.ت _ ) * ته نظرت چیشه یه قرار دادی ببندیم 😈 ~ اگه همونی که من فک میکنم بهش آره 😈 ....... پیش یونگی و ا.ت: + حتی اگرم منو دوس نداری خواهش میکنم بهم یه فرصت بدههههههههههههههههههههههههههههههه _........ . نتونستم جلوی خودمو بگیرم و لب(-.-)مو روی لب(-.-)اش کوبوندم اونم بغلم کرد و منو از حیاط پشتی برد تو اتاقش ( اگر میخوای میخوای ادامه ی قسمت سانسور شده رو بخونی بفرما اینجا https://m.wisgoon.com/pin/34209495 ) ادامه : یهو گوشیش زنگ خورد _ جواب نده + از کمپانی نمیتونم _اوفففففففففففففففف (مکالمه یونگی + مدیر . ) . سلام آقای یونگی من برای جلسه ی اول عکس برداری خانوم ا.ت به عنوان یکی از اعضای بی تی اس تماس گرفتم ، به خودشون و بقیه اعضا زنگ زدم اما کسی پاسخ گو نبود ...... + ممنون که اطلاع دادین الان بهشون میگم ........(پایان مکالمه )
(ا.ت _ یونگی +) _ چیشده ؟ + هیچی فقط الان باید بری برای جلسه ی عکس برداری _ نمیشه بندازیمش فردا ؟ + نه تنبل خانوم _ اووففففففففففففففففففففففففففف یونگی از روم پاشد و رفت از اتاق بیرون منم رفتم توی اتاق خودم ....... گوشیمو چک کردم دیدم کمپانی پیام داده برای جلسه ی عکس برداری باید بیام سالن گریم کردن ( نیم ساعت بعد توی سالن گریم از دید ا.ت ) _ رفتم روی صندلی نشستم موقعی گریمم تموم شد بهم یه لباس دادن و گفتن لباس رو برای عکس برداری بپوشم ( عکس لباس ا.ت ) (چهار ساعت بعد ) بعد از عکس برداری ا.ت از زبون ا.ت : بعد از عکس برداری یه راست رفتم خونه ..... اعضا بهم سلام کردن منم بهشون سلام کردم و رفتم اتاقم یه لباس راحتی پوشیدم
از اتاق اومدم بیرون و بین کوک و ته نشستم که کوک دهن(-.-)شو آورد نزدیکه گوشم و گفت :....................
میخوام کم بنویسم شاید قدرمو دونستید
#در_خماری_بمانید_:)
لایک کامنت و فالو فراموش نشه نترسین 7 تا پارته دیگه رو میخوام بزارم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
میگم این لینکه کار نمیکنه 😭
عالیی💜