💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝
امروز روز اول کار بود ولی نتونستم باهاشون صمیمی بشم.بهتره هرچه زودتر باهاشون ارتباط برقرار کنم.رفتم تو اشپزخونه و ......(بعدان میفهمید چیکار میخواد بکنه😁)بی تی اس بعد از ظهر فیلم برداری داشتن.سو:اما اقای کارگردان اگه امروز این سکانسو نگیریم خیلی از برنامه عقب میوفتیم.😟کارگردان:میگید من چیکار کنم! 😠گریمورمون نمیتونه بیاد.نمیشه اینارو بدون ارایش فرستاد تو صحنه، میشه؟سو:کسی دیگه ای اینجا ارایشگری بلد نیست.🤨کارگردان:دستیارش هست ولی اگه کسی بالای سرش نباشه خراب میکنه😒.سو:خب من هستم.😉کارگردان:تتتوووو؟🙄سو:بله،من قبلا تو این رشته مدرک گرفتم.میخواید نشونتون بدم😃؟کارگردان:چی بگم خب....سو: فقط بسپریدش به من😊.کارگردان: باشه.خانم چو ،خانم چو بیاید اینجا لطفا.یه دختر کک ومکی با لباس اسپرت اومد جلو وگفت:بله قربان.🥱کارگردان:امروزبا خانم سو کار میکنید.سو:خوشوقتم،میتونی سو صدام کنی.چو:ممنونم.چشم.با چو رفتیم تو اتاق گیریم.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
عاجی خیلی عالیه اما خیلی بدجا کات کردی ترخداااااا پارت بعدو بذار پلییییز لطفا شاید باورت نشه اما اونموقع ک گفتی که بلند داد زدم ک چییییی😂😂حیف از مرینت خوشم نمیاد وگرنه اون داستانتم میخوندم اما من حدس میزنم اون دوست پسر سو جیسون با کوک دعوا میکنه؟
خیلی خیلی ممنونم عزیزم😘،چه حیف اخه میخوام حسابی قشنگش کنم😞،شاید🤔
خیلی خوب پارت بعدی میزاری یا نه من پارت بعدی رو میخوام💛🤎
خیلی ممنونم😘،الان گذاشتم😉
آفرین خیلی خوب نوشتی حتما ادامش بده:) 💕
خیلی خیلی ممنونم عزیزم😘