عشق پنهان❤کت نوار💙 پارت ۳🤩

خوب همونطور که گفتم مشکل پیش امد دیر شد بریم سراغ داستان

از زبان کت نوار : بعد یکم استراحت راه افتادیم لایلا رو پیدا کنیم دیدم صدای لیدی باگ در نمیاد پشت سرم رو نگاه کردم دیدم لیدی باگ افتاده رو زمین سریع رفتم پیشش😥😥😥😥😥😥 از زبان لیدی باگ :یکم راه رفتیم دیدم سرم داره گیج میره ، یهو غش کردم، از ربان کت نوار: لیدی باگ رو بردم بیمارستان .......

از زبان کت نوار :لیدی باگ رو بردم بیمارستان پرستارا بردنش رو تخت بیمارستان دکتر معاینش کرد و بهم گفت تب زیادی داره با دوا خوب میشه اما.... خیلی بی تابی میکنه خیلی نارحت بودم رفتم پیشش دیدم لیدی دستشو دراز کرد سمتم 😶 دستشو گرفتم و اروم نوازشش دادم 😌 دکتر گفت عالیه حالا ارومه مثل اینکه شما رو دوست داره 😘 اروم لیدی رو نگاه کردم😻 دکتر گفت میتونه مرخص شه حالش خوبه اما نباید بهش فشار بیارید گفتم باشه چشم 😍😍

دکتر لیدی رو گذاشت تو ب*غ*ل*م🙂‌ بردمش بیرون اما خیلی مراقبش بودم از زبان لیدی باگ : بهوش امدم تو بغل کت بودم😉 یهو... یه کیف دیدیم مال لایلا بود دو مسیر جای پا بود من خواستم برم اون مسیر که کت نوار دستمو گرفت و گفت ( نه لطفا نرو نباید جداشیم ) گفتم چرا ؟ حالم خوبه که)گفت: خواهش میکنم🥺) گفتم باشه پیشی جون🥳 رفتیمو و یهو.......

یه سری مرد دیدیم دارن لایلا رو میبندن به دکل کشتی کت منو گذاشت یه کنار خواست بره لایلا رو نجات بده گفتم فکر کردم من برات مهمم 😐 کت خندید و مو هام رو ناز کرد 👧🏻 بعد رفت شروع کرد جنگیدن با اونا یهو........

دیدم یکیشون کت رو از پشت زد😥 اونیکی خواست با شمشیر کار کت نوار رو تموم کنه که من رفتم جلوش و گفتم نههههههه شمشیر خورد به سینه من و افتادم یه گوشه کت ترسید و با عصبانیت به اونی که منو زخمی کرده بود حمله کرد و فراریشون داد با ناراحتی اومد طرف من و منو بلند کرد 🙁 لایلا هم اومد سمت کت و شروع کرد وراجی درباره اینکه اونا اذیتش کردن اما کت نوار اصلا اهمیت نداد و اومد پیش من بعد به لایلا گفت بره بگه پیدا شده و منو برد برج ایفل ......

خیلی درد داشتم کت هم خیلی ناراحت بود الکی گفتم پیشی ناراحت نباشی ها یه زخم سطحیه اما کت میدونست دارم دوروغ میگم یهو دیدم حلقه کت چشمک زد گوشواره منم همینطور( تو اسلاید قبل نگفتم اما از قدرتاشون استفاده کردن ) گفتم کت الان... یهو کت تبدیل به ادرین شد ماتم برده بود یهو منم تبدیل به مرینت شدم حالا اون ماتش برده بود😯 گفتم ادر...ادرین؟ تو کت نواری؟ کوامی هامون سرشون رو انداختن پایین گفتم شما میدونستین تیکی گفت مرینت من‌‌....من....ادرین دوباره به کت نوار تبدیل شد و گفت هیس..دیگه هیچی نگو و منو ب*و*س*ی*د یکم بحث کردیم تا اینکه کت گفت‌ خب با این حال بازم چیزی فرق نمیکنه درسته ؟ تو هنوزم ع*ا*ش*ق* یکی دیگه ای؟ گفتم خب من عاشق ادری.‌‌...ادرین بودم با اینکه کیتی بانمک تر بود ادرین هم عالی بود حالا دیگه منو دوست نداری نه؟ کت نچار منو محکم بغل کرد و گفت تو همیشه عشقم میمونی............ منم به لیدی تبدیل شدم و با هم خوابیدیم .....

خب خب امیدوارم خوشتون اومده باشه راستی یکی کمکم کنه نمیتونم برای سوالا یا تست عکس بزارم

لایک و کامنت فراموش نشه 😍😍😍😍😍😍😍😍 نظر برام خیلی مهمه🤩🤩🤩🤩🤩 دنبال کنین دنبال میشین🤩😍🤩😍

بابای❤❤❤❤❤