سلام 👋🏻....

خب ... نمیدونم میتونید درک کنید یا نه اما اینکه من رفتم دلیل نمیشه که شما برام مهم نبوده باشید من فقط به این رفتن نیاز داشتم و نمیدونید چقدر دلم براتون تنگ شده موقع هایی که میومدم و کامنتاتون ، هرچند کم رو میدیدم که میگفتین برگرد از ته دل میخواستم برگردم اما نمیدونستم چطور و با چه رویی الانم که اینجام باید بگم خیلی تعجب میکنم که چطور انقد شجاع شدم و برگشتم ...

اول از همه در مورد دستاوردا و تعداد فالوورا واقعا تعجب کردم و خیلی خوشحالم خب میدونین میخوام چیزی بگم که شاید نتونین درک کنین ولی یکی از دلایل رفتنم حسودی بود! حسودی به کسایی که هر روز تعدا فالووراشون و بازدیدادی داستاناشون بیشتر و بیشتر میشد

من به عنوان یه قدیمی که توی شروع کارش بازدیدای زیادی می‌گرفت .... واقعا احساس بدی پیدا میکردم وقتی میدیدم که چطور سقوت کردم و نتیجش شد حسودی ... بعدشم که رفتنم

ولی الان که اینجام فقط و فقط برای یه سرگرمی اومدم اینجا شاید حرفام بنظر مسخره بیاد ولی خب بهرحال حقیقتن و اینکه.... اینکه برای سرگرمی اینجام مسلما نشون میده که به احتمال زیاد قرار نیست هیچ داستانی رو ادامه بدم و گاهی فقط چند تا تست برای سرگرمی خودم میذارم ... راستش من در اصل میخواستم کلا این اکانتم رو حذف کنم و با یه اکانت دیگه و از اول شروع کنم

ولی خب نتونستم این همه فالوور و دستاورد رو ول کنم و مخصوصا شما رو که شاید تو حرفام مشخص نباشه اما خیلی خیلی زیاد برام عزیزید :)) خلاصه اینکه من میخواستم کلا داستانام رو حذف کنم ولی

این بستگی به نظر شما داره پس لطفا تو کامنتا بگین همه رو حذف کنم یا بذارم همینطوری بمونن حرف آخرمم اینکه خیلی خیلی بیشتر از چیزی که فکرشو بکنید دلم برای شما و داستانام تنگ شده اما گاهی موقع ها آدما نیاز دارن که فقط ول کنن و برن و به نحوی فقط خودخواه باشن!! خوشحالم از این که برگشتم ، حتی با اینکه هیچ چیز قرار نیست مثل قبل باشه :) خواهشمم اینه که حرفامو به عنوان درد دل قبول کنین... سارانگه💔:))