miraculous

خوب ریم سراغ داستان

ورفت من اماده شدم که برم پانسمان کردم خوم رو و بعد رفت خونم . وطراحی شروع کردم یک لباس قدیمی دوختم که خیلی سخت بود کلی سفارش داشتم که الیا پیام داد گفت سلام خوبی مرینت حالت چطوره می خواستم بدونم چرا حالت بد اگه نخواستی نگو ما داریم دوربین ها رو چک میکنیم خداحافظ.

گفتم نمی خوام ناراحتت کنم از زبان مکس بچه ها من جاهایی که مرینت بود از ویدیو خارج کردم ولی مشکلی هست صداشون ضعیفه و باید تقویت صدا روش انجام بدیم باید نیم ساعت کنین توی مدرسه بودیم همه نشسته بودیم سرجامون و فقط مکس داشت کارشو انجام میدادوقتی تازه لایلا فهمید ترسید نمی خواست همه از این بابت با خبر بشن رفت طرف مکس که فلشو که کارش تقویت صدا بود رو یکجوری قطع کنه خوب گفت اگه بیفتم و بخورم به میز فلش و شاید لبتاب بیفتن رفت که انجام بده از دید مکس یهو

لایلا پاش لیز خورد و داشت میخورد به میز که لبتاب رو بلند کردم ولایلا سرش خورد به میز و بیهوش شد همه حواشون پرت شده رفتن دنبالش ولی مکس وایساد تا درستش کنه و کارش تموم شد وبقیه اومدن نشستن سسر جاشون که مکس گفت من این ویدیو رو تا شما اومدین کارش تموم شد خوب بریم تماشا کنیم

اول دیدیم مرینت داره میاد کلویی اومده سمتش گفت مرینت دوپن چنگ گفت برو اونور کلویی باید برم مدرسه کار دارم کلویی گفت چجور جرعت می کنی گفت دیدی که جرعت کردم ورفت داخل همه به کلویی نگاه کردیم کلویی اب شد و نوبت رسید در اخر به لایلا ترسید چون داشت رازش بر ملا می شد یک بطری ابرو درش باز کردم و انداخت روی کاشی که مکس داشت میرفت اوکی کنه که صدا رو با تقویت بیشتر نشون بده یهو لیز خورد اما

ادرین گرفتش وپلی شد تنها کاری که مونده بود این بود که لایلا گفت ای کاش ویدیو تقویت نشه از زبان ویدیو گفتم تا یکم فان بشه مرینت حالا که تنها کسی هستی که فهمیدی من دروغ میگم باید یک کاری کنم که از مدرسه بیرون مرینت بدون که چیزی بگه رفت داخل و همه اعصبانی بودیم و لایلا رو کردیم بیرون واز مدرسه اخراج شد چند ویدیو بودن که مرینت توش بود دیدیم لایلا گوشی مرینت گفت هک کنم تا حال کنه که دیدیم گوشی پکید به مرینت مرینت بیهوش شد ادامه

این پارت هم تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه منو به دوستان خود معرفی کنید لایک کنید و در باره ی داستان نطر بدبد و منو دنبال کنید پارت بعد رو به نام miraculous part 5# میذارم بای