سلامممممممممممممم
از زبان امیلی: نفس عمیق بکش دختر😵 خودت رو کنترل کن😠👊🏻 نباید با مشت بزنی تو دهنش😊 به گابریل نگاه کردم و گفتم :《 دلیلی که گفتم امروز بیای همدیگر رو ببینم این بود که قراره یک خبر جدی آدرین رو تهدید کنه و ما باید جلوش رو بگیریم به عنوان مادر 😌 و پدرش 😐😑》 گابریل که معلوم بود که اصلا از دیدنم خوشحال نبود سرش رو تکون داد و پرسید :《 باشه ولی اون خطر چیه؟ مرینت ترکش کرده؟》 جواب دادم :《 خیر ، یک خطر دیکه از طرف یکی از فن هاش 🙄 مثلا😑 که درواقع اون همونی بوده که خواستگاری آدرین و مرینت رو بهم زده !》 گابریل کمی گیج شده بود خواست حرف بزنه که گوشیش زنگ خورد بهم نگاه کرد و گفت :《 کارم از تو مهم تره!》 و بلند شد و جواب داد و رفت😐 ، خوبه دارم از پسرش حرف میزنم😐💔
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
خیییلییی عععاااللیی بود بعدی کی میرسه اگه تونستی ب تستای من هم سر بزن
عااااااااااااااالییییی بود بعدی کی میرسه
عالی بود پارت بعدو بذار تا خودم بررسیش کنم قول میدم تایید میزنم و اولین کامنتت میشممم شرمنده برای2پارت قبل کامنت ندادم ولی خودت میددنی در کل عاشق داستانتیم و عالیهههه
سلام
عالی بود✌🏻
لطفا به داستان من و تک پارتم سر بزن😻✨
متشکرم😁✨
عالییی بود😍😍😍😍😍
وای عالییییی بود.... اولین نفر شدم چون خودم بررسیش کردم😂😂اگه پارت بعدو بزاری دیدم قول میدم زود زوددددد بررسیش کنم آخه خیلی داستانتو دوس دارم عالیههه
وای خیلی ممنون❤