سلام اینم قسمت10
(سلام دوستان در جریان باشید که اکانتمو از دست دادم برایه همین قسمت هایه قبلی رو باید توی تستچی سرچ کنید و اگه قسمت هایه قبلی رو اگه نخوندید همین الان تستو ببندید و برید قسمت هایه قبل رو بخونید)(از زبان ادرین):خوبه حمله هام داره سریع تر میشه اما اونم هنوز داره پابه پام میاد یهو کت وایتار وایمیسه و میگه:فکر میکنی این قدرت هایی که داره حد اخر قدرت هاته تو و اون دختره میراکلس هاتون رو از کی گرفتید؟چوبشو میگیره بالا ... نور سفید از دستش وارد چوب دستیش شد و چوب دستی به رنگ سفید در اومد و چشماش کمی به رنگ ابی درخشید:قدرت رده سوم درخشش خورشید یخی دهنم باز میمونه اولین باره همچین چیزی میبینم یادم نمیاد تاحالا همچین چیزی دیده باشم چوب دستیش رو روبم گرفت و یهو چند تا خنجر یخی به سمتم شلیک کرد یکیش یکم دستمو زخمی کرد یهو سمتم خیز برداشتو یه ضربه با چوبش زد سعی کردم دفعش کنم اما فایده نداشت پریدم عقب قدرت سرعتش بیشتر شده توی همین فکر بودم که چوبش رو برد بالا و کوبید زمین از نقطه برخورد چوب با زمین یه موج یخ بیرون اومد داشت مستقیم میومد سمتم از کاتاکلیزام هم قبلا استفاده کرده بودم دستم رو گرفت جلوی خودم ولی (از زبان مرینت):یه صدا توی ذهنم گفت:شبکه وایر یو یوم رو انداختم بالا و داد زدم:شبکه وایر یویوم خودکار رفت سمت دست کرونایت بعد تغیر مسیر داد و رفت سمت پاهاش این کارو اونقدر تکرار کرد تا کرونایت کاملا توی نخاش گیر بیفته و بعدش هم سر یویو برگشت پیشم همون صدا توی ذهنم گفت:نخو بش وقتی نخو کشیدم کرونایت جیغ شید نگاه کردمو دیدم نخ داره بدنش رو میبره پس این حمله میتونه حریفم رو تیکه تیکه کنه وقتی توی این فکر بودم یهو یه صدایه بلند شنیدم اون سمتو نگاه کردمو دیدم یه دیوار یخی درست شده و توی مرکز دیوار هم کت نار درحالی که دستو پاهاش توی یخ گیر رده اویزونه و از بدنش هم بدجوری خون میاد صدایه کرونایت باعث شد حواسم از کت نوار پرت شه گفت:چیه نمیخوای کارو تموم کنی چند ثانیه گذشت کرونایت گفت:ازت متنفرم توی ترسویی که لباس یه قرمان رو پوشیده کرونایت داسشو بالا میگیره و میگه :حمله موج مه سیاهی از داس خارج میشه و داره مستقیم میاد سمتم یو یوم رو میگیرم جلوی خودم و میچرخونمش وقتی مه بهش میرسه پراکنده میشه موفق شدم وقتی اخرین زره مه رو پراکنده میکنم یهو کرونایت از تویه مها میاد بیرون و یه ضربه میزنه سعی میکنم از سر راهش برم کنار ولی داس برخورد میکنه به شکمم و پرتاب میشم عقب به محض اینکه داس بهم مخوره احساس میکنم بدنم دچار ضعف شده مثل جوهر سیاهی که توی لیوان اب بریزی یه چیزی داشت داخل بدنم رو پر میکرد کرونایت میگه:دچار نفرین شدی فقط افرادی که پیونده محکمی با حیات دارن ازش جون سالم به در میبرن و از گردن بلندم میکنه تیغه داسو میذاره روی گردنم و تیغه داسو میذاره روی گردنمو میگه اهای گربه کت نوار سرشو بلند میکنه کرونایت تیغه داسو روی گردنم فشار میده و میگه برای اخرین بار ببینش و پرتم میکنه روی زمین و یه لگد میزنه توی شکمم پرت میشم عقب گربه سعی میکنه خودشو ازاد کنه اما نمیتونه کت وایتار رو میبینم که با چشمایه بی روحش داره نگاهم میکنه و یه چیزی به گربه سیاه میگه گربه سیاه داد میزنه:نهههههههههههههههههههههههههههه کرونایت بادسته داس یه ضربه دیگه میزنه بهم و پرتم میکنه جلویه گربه سیاه خودشم قدم زنان میاد سمتم به گربه سیاه نگاه میکنم روی کل بدنش زخمه و دست و پاهاش توی یخ ها گیر کرده داره با تمام توانش تقلا میکنه اما فایده نداره
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
چ زیاده 😨😨😨😨😨😨😨
کم آوردم تو خوندنش اما خیلی جذابه وقت کردم حتما میخونم ❤❤❤😍
خیلییییییی باحال بود. خیلی منتظر پارت بعدیم.
داستانات خیلی جالبه اگه کسی طرفدار ماکان بند هیت بره تست من که ایمش چقد ماکانی هستی رو بخونه و اگه خواست داستانمم بخونه
عالیییییی بود من از گربه سیاه خوشم میاد بقیشون خوب نیستن راستی پارت ۶ نیش عقرب رو هم گذاشتم