این پارت ۲۶ داستانه.ببخشید دیر شد.
مرینت:چچچ...چی.یعنی چی.تو از کجا میدو..._طرق.کلویی و اون پسره ناپدید شدن.هاهاها. ۱۰۰ باری مجبور شدیم زمانو با معجزه گر مار به عقب برگردونیم تا هوییت تو بفهمیم اما ارزششو داشت?. حالا هم هم هوییت خودت و گربه رو برای همه ی مردم جهان فاش می گنی و گرنه بچه تو میکشیم?. اونا چند نفر بودن که با معجزه گر های مار،زنبور،پروانه، طاووس و اژدها تبدیل شده بودن.ژوریرا رو کسی که با معجزه گر مار تبدیل شده بود گرفته بودن☹.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
عالی بود واقعا نشون دادی چقدر لیاقت نویسنده شدن رو داری
عالی بود
داستان بعد را زود شروع کن
به نظرم جدید ولی از میراکلس ها بنویس
لیدی باگ عشق بی پایان پارت 1،2،3 را نوشتم ولی برسی نشده دو پارت دیگه هم دارم مینویسم
سلام به همگی.با توجه به نظر شما و بعضی چیز های دیگه از 5 آبان یک داستان دیگه رو شروع میکنم .اونم در مورد میراکلسه.
البته شاید.
خیلی خوب بود
اخه چرا تموم شد?????
داستان نیش عقرب پارت ۷ اومد
خواهشا ادامه بده?
عالیه تمومش نکن
??
سلام به همگی.ادامه داستان رو شاید از ۷یا۸ابان بنویسم.شایدم یک داستان جدید شروع کنم.لطفاً بگین همینو ادامه بدم یا یکی جدید بنویسم.
جدید
ادامه
ادامه بده