معرفی داستان عشق جذاب مرینت و کت نوار

سلام لطفا اول بالارو بخونید ☝ممنون 😇حالا بریم و چند چیزه جزئی درباره داستان 👈عشق جذاب مرینت و کت نوار 👉رو بدونیم 💜

در این داستان مرینت و آدرین قبلا به شانگهای و نییورک رفتن 😁و با قهرمان های آنجا در ارتباط هستن 👭👬《از قهرمان ها منظور رن رن ، مجستیا و......هست😊》البته اونا هویته اونهارو 《لیدی باگ و کت نوار 》نمیدونن😐 ولی رن رن 《فی》با مرینت و آدرین هم دوست هست .😃

در این داستان مادر آدرین《املی آگرست 》 در ٦ سالگی آدرین مرده 😢《داخله کما هست😳》و آدرین در داستان 16 سال دارد😊 و یعنی حدود 10سال از مرگ املی میگذرد 😯و آدرین حدودا 1 سال است که اجازه بیرون رفتن از خونه را دارد و البته کت نوار است .😉😄

مرینت هم ١٦ سال دارد ولی آدرین حدوده ٥ ماه از مرینت بزرگتر است 😁. مرینت الان نگهبان است😄 و باید کتاب معجزه گرها را رمز گشایی کند و جملات ، محلول های جادویی را یاد بگیرد 😮 《جملاته جادویی مثله سپره کوامی😕 ، نامحدودیته زمانی 😑و محلول هایی که باعثه چیز های جالبی میشود مثله تبدیله انسان به کوامی 😮و....》

《 چند نکته هم درباره کوامیاشون 😄》 تیکی و پلگ کوچیکترین کوامی ها هستند😉 تیکی به زبان کوامی 5000 سالشه😮 و به زبان انسانی 5 سالشه😰 ، پلگ هم به زبان کوامی 6000 سالشه 😮و به زبان انسانی 6 سالشه😰 《هر هزار سال کوامی ها مثله یک ساله ما انسانهاست😑 البته اونا هیچ وقت نممیرن مگه اینکه کسی اونارو بکشه 😟》و چون اونا وقتی کمتر از هزار سالشون بوده پدر و مادراشونو داخله جنگ 《قضیه جنگ و دشمناشونو دیگه داخله داستان میفهمید 😁》 از دست 😢میدن سس 《معجزگر مار🐍》و فوفو 《معجزگر گرگ 🐺》اونارو بزرگ میکنن ولی چون سس و فوفو از خطره دشمنها میترسیدن 😱اونارو مثله بقیه کوامی ها بزرگ کردن😏 و همیشه مواظبشون بودن 😏《منظورم از مثله بقیه کوامی ها اینکه خانواده های تیکی و پلگ ملکه و پادشاه بودن 👸👲و تیکی ، پلگ هم شاهزاده هستن 👫》

حتما میپرسید سس و فوفو کی بودن که تیکی و پلگ بزرگ کردن 😕😑😐خب اونا وزیر های کوامی ها بودن 😮. سس وزیره قلمره دفاعی😏《قلمره مادر و پدره تیکی ❤》و فوفو وزیره قلمره حمله😎 《 قلمره پدر و مادر پلگ💚 》بودن و البته پرستاره تیکی و پلگ هم یکجورایی بودن 😂😂😂

یادم رفت😅 بگم که املی و سابین دوست های صمیمی بودن 👭و قبله مرگه املی همیشه پیشه هم بودن 😲😳و مرینت و آدرین اون موقع همو میدیدن 😰و تازه آدرین هم از اون موقع احساساتی به مرینت داشت 😶《ع.ا.ش.ق.ش.بود 😎😏》ولی مرینتم ازش بیزار بود😂😂 ؛ ولی بعد مرگه املی دیگه بینشون رفت آمدی نشد 😢و چون مرینت و آدرین اون موقع کوچیک بودن دیگه چیزی ازون موقع یادشون نیست 😟😳😲😢ولی املی و سابین ازون موقع تادلت بخواد فیلم زبت کرده بودن 😄البته بعد مرگه املی گابریل فیلم ایی که دسته املی بود مخفی کرد 😕😑و سابین هم فیلم های خودشو 😑😕 تا مرینت و آدرین نبینن😐

و حدودا یک سال بعده مرگه املی که آدرین ٧ سالش بود 😊 آدرین فقط اجازه داشت با کلویی بازی کنه😐😑 یا حرف بزنه اونم البته کلویی باید میومد خانه گابریل آگرست😯😬

اگه تاحالا داستانمو نخوندید برید بخونید 😆👈عشق جذاب مرینت کت نوار

فالو یادتون نره😄