لطفا لایک کن و حمایت کن💚
دوساعت داشتی با الیا حرف میزدی و براش توضیح میدادی یهو دیدی یکی چشماتو گرف و اروم گفت:اگه گفتی کی اینجاست
با خوشحالی روتو برگردوندی و گفتی :سلام لوکا اومدی خیلی منتظر موندم
لوکا: ببخشید عزیزم سرم شلوغ بود بیا بشین باید بهت یه چیزی بگم.
چی؟
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
دیگه هیچ وقت موقع حساس کات نکن استرس میگیرم
داستانت خیلی عالیه ادامه بده اولین داستانیه که من خیلی پیگیرش هستم
ببینم این داستان مال زمان بزرگ سالیشونه؟
من هیجانی دوست دارم😂 اره بزرگ سالیشونه