6 اسلاید صحیح/غلط توسط: Honey❥︎ انتشار: 3 سال پیش 256 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
هلو گایز داستان جدید❦︎シ︎
ما روحمایت کن کیوت فالو +لایک +کامنت 🐻❄️💕
ఌ︎1:اسم من هوانگ جونگ سوک هست که سوک صدام میزنن من یه باند مافیا دارم { این یه توضیح خیلی کوتاه درباره 🍋💕شخصیت اصلی } چان کجایی🤓-بله خانم سوک🤨 -گروگان امروز کیه🧐- یه دختر جوون🤩 -آدرس رو بگو🧐 - آدرس : ✞︎✞︎✞︎✞︎✞︎✞︎ - ماشین من حاظره🧐- بله😀 - [ بعد از گرفتن گروگان] چان بیا این دختره رو ببر ببند به صندلی😬 -چشم خانم😃- چان گروگان رو بست به صندلی و من رفتم بالا سر گروگان
ఌ︎2:ببین شماره اون دوست پسرت رو همین الان بده😠-ک......ک....د......و..م د...وس...ت ....پس....ر 😟-همونی که کلی پول توی حسابش هر روز جا به جا میشه 😠-ن....ه..😫 -داری میری روی اعصابم 😠 -[ گروگان چیزی نگفت] چان 😤- بله خانم😃-باکسر کجاست ؟🧐 { باکسر سگ سوک هست مثل خودش قوی و عصبی😠😎} - خانم باکسر پیش یکی از آدم های قابل اعتمادتون هست 😶-و میتونه چیکار کنه؟🧐- خانم احساسات رو تشخیص میده هر احساسی رو😁- حالا برای گروگان جدید مون هم توضیح بده😏 - به راحتی احساسات آدم ها رو تشخیص میده و اگه بدونه{ عکس باکسر بالا هست}
ఌ︎3:کسی ازش میترسه یا کسی داره روی اعصاب صاحبش راه میره فکر نکنم زندش بزاره😈-پس حالا شماره اون دوست پسرت رو میدی آره دیگه میدی نه؟👿- م....م...ی..د...م😨 -پس بگو😠- 09*******-بوق - الو ؟🧐- ببین پسر خوب دوست دخترت پیش ماست 100 هزار تا برام میاری 😠خیلی ریلکس جواب داد- کجا آدرس رو بده😒- آهان یه چیزی بدون پلیس میای اگه با پلیس🤐 اومدی دیگه دوست دخترت رو نمیبینی فهمیدی ؟ 🧐- آره😏 - آدرس برات فرستاده میشه[ قط شدن تلفن]
ఌ︎4:آره اون عاشقمی اون تو رو هم میکشه چون من رو گروگان گرفتی😢-خ*ف*ه صدات خیلی روی مخه😡 -[ بعد از چند ساعت] خانم😎 - بله؟🧐- یه آقای اومده با شما کار داره -بگو بیاد داخل😏 - باشه😃 - فقط قبلش چکش کن ببین چیزی به جز پول همراهش نباشه 👿- چشم 😃- یه مرد هیکلی با کلاه و لباس و شلوار سیاه داخل شد انگار آشنا بود ساک رو پرت کرد و گفت- گروگان رو آزاد کن 😒- چان 😈- بله خانم🧐 - بیا این دختره رو باز کن 😈- چشم😄 -{ دختره رفت پیش اون مرد} این قدر سرم درد میکرد که حتی ساک پول رو هم چک نکردم 🧠و گفتم: حالا برین این کار های عاشقانه هاتون رو خونه خودت تون انجام بدید زود زود🤢❤🚫
ఌ︎5:پسره گفت: تو برو توی ماشین من اینجا یکم کار دارم 😏{ دختره رفت} گفتم: من با تو کاری ندارم پس باید بری👿-[ پسره چند قدم اومد جلو] گفت: خیلی آشنایی انگار جایی دیدمت 🧐- ببین اگه جونت رو دوست داری برو تمام اسلحه ها روت هست پس گ*م*ش*😠و پسره رفت و سوار ماشین شد منم دنبالش رفتم و جلوی ماشین موندم 😎نور ماشین خیلی زیاد بود و خوب نمیشد دید تیر رو شلیک شد روی لباس های اون مرد کلی خون بود من سری چان رو صدا زدم و گفتم بدو که باید فرار کنیم با چان سوار ماشین شدیم [ نکته: باکسر داخل همون مکانی بود که سوک گروگان گرفته بود و زنجیر باکسر دست چان بود که میشه گفت باکسر هم سوار ماشین شد 😏] و فرار چون میدونستم بعد از من و باندم کلی پلیس میریزه اون جا💙❤
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
عالی بود 💜