10 اسلاید چند گزینه ای توسط: malfoy🐍 انتشار: 4 سال پیش 825 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
ببخشید که دیر شد ممنون از آرنیکا جون
چند سال بعد از به دنیا اومدن بچه ها اگه یه چیزی رو بهتون بگم باور نمیکنین مرینت فهمیده که قدرت رعد داره ماجراش از این قراره که
در حال مبارزه با یک شرور بودیم شروره قدرت تیرکمان داشت و شرور شده بود چون در مسابقات تیر و کمان برنده نشده بود همینجوری در حال مبارزه بودیم که من از پنجه ی برنده و کفشدوزک از لاکی چارم استفاده کرد وقت زیادی نداشتیم تا به حالت عادی برگردیم برای ریو(اسم شروره)تله گذاشتیم ولی چه فایده فهمید و ما هم فهمیدم که اون هم قدرت سفر در زمان داره?
به کفشدوزک گفتم دوتایی نمیتونیم از پسش بر بیام گفت پس همینجا بمون پیشی پیشی کت گفت برو منتظرتم باگابوی گفتم منو اینجوری صدا نکن دلقک و بعد شکلک زبون درازی در آورد و رفت? چند دقیقه ی بعد با ارتش ابر قهرمانا برگشت ریوکو و زنبور ملکه و.......
در حال جنگ بودیم که یهو دیدم دختر کفشدوزکی نیست نگرانش شدم ولی دقیق که نگاه کردم دیدم افتاده روی یه صندلی و صندلی پر خون بقلش که کردم دیدم بهش تیر خورده به حالت عادی برگشت گوشواره هاش رو در آوردم و بردمش بیمارستان ۱۰ دقیقه توی بیمارستان گریه میکردم بعد که دیدم خبری از مرینت نیست پاشدم و رفتم به میدون جنگ دیدم همه ی بچه ها شکست خورده بودن
بچه ها مرده بودن ولی هنوز معجزه گر ها بودن معجزگر های بچه ها رو برداشتم و بردم گذاشتم تو اتاق مرینت بعد راه افتادم به سمت بیمارستان در راه بیمارستان بابام( ارباب شرارت رو دیدم) گفت پسرم معجزه گر هارو کجا گذاشتی گفتم نمیگم بعد دست های منو سفت گرفت و داشت معجزه گرم رو برمیداشت که ناگهان گفتم پنجه ی برنده
و بابام نابود شد اصلا هواسم نبود دارم چیکار میکنم دیگه اون موقعی فهمیدم که کار از کار گذشته بود خیلی ناراحت بودم و اشک هام سرازیر شد و یهو دنیا برام تاریک شد بهوش که اومدم توی بیمارستان کنار مرینت بودم تقریبا همه ی حافظه ام پاک شده بود اصلا یادم نمیومد من چرام اینجام چه خبره و قبلا چه خبر بوده
(حافظه ام پاک شده بود چون سرم خیلی بد زربه دیده بود) پرستارا اومدن و بهم سرم وصل کردن رو تخت دراز بودم یه سه چهار ساعتی خوابم برد بیدار که شدم یه دختر زیبا رو دیدم یکم بهش فکر کردم قیافش آشنا بود همنجوری که نگاهش میکردم یادم اومد مرینت بود مرینت گفت تو چرا اینجایی گفتم چیزی یادم نمیاد از زبان مرینت:تو دلم گفتم وای حافظه ی آدرین پاک شده حالا چیکار کنم پرستار اومد و گفت سعی کنید تصاویری از گذشته را نشون همسرتان دهید تا حافظه اش برگردد
تلویزیون را روشن کردم نادیا داشت اخبار میگفت:دختر کفشدوزکی زربه خورده و گربه ی سیاه ناپدید شده از زبان آدرین: کم کم داشت همه چیز یادم میومد مرینت یهو با ترس گفت بچه ها رو چیکار کردی؟گفتم ۱۰ سالشونه داشتیم اخبار نگاه میکردم یهو یاد مرگ پدرم افتادم
به مرینت گفتم خب چجوری بهت بگم من پدرم رو با پنجه ی برنده نابود کردم یهو دادزد چی دیوانه تو چه غلطی کردی گفتم دست خودم نبود گفت آخه آدم مگه بابای خودشو نابود میکنه گفتم دست خودم نبود گفت تو خیلی دیوانعی یهو منم بلند شدم داد زدم حقش بود وقتی با ما اینجوری رفتار میکنه وقتی منو وتو رو تو این وضعیت میندازه حقشه که نابود بشه یهو دیدم مزینت از حال رفت پرستار اومد پشتش به من بود گفت نباید زیاد به مرینت فشار وارد کنین یهو یه آمپول برداشت رنگش سبز بود مشکوک شدم گفتم تو پرستار نیستی روشو که برگردوند گفت درست میگی من.......
ممنون که خوندید حدس بزنید اون شخص کی بود و نظر هاتون رو کامنت کنید
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
وای عالی بود آفرین محشر بود بازم درست کن تو خیلی خوب درست می کنی!!
سلام
میراکلس Dمنتشر شد حتما برید بخونید و نظر بدید
زن بوده؟؟؟؟؟؟
تا الان هیچ کس جواب درست رو نگفته?
وای بقیه ش رو بگو!! حتما ناتالی بوده!!! لطفا!!!
بدون شک یا ناتالی بوده یا لایلا
یا ناتالی یا لایلا بوده ???????
بدون شک لایلا است. عالییییییی بود❤❤??
عالی زودتر ادامش رو بزار❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤فقط یه سوال چجوری پیداش کنم با چه اسمی؟
من با A B C جلو میبرم بعدی Miraculous D هست
ناتالی
وای عالی بود آفرین محشر فکر کنم یا ناتالی یا لایلا بوده