سلاک پارت دو هم اومد
سونا:دوباره میگم من وقتی کوچیک بودم اینجا اومدم پیک نیک بعد مامان بابام رفتنو منو جا گذاشتن و روح ها منو بزرگ کدن و من الان هم روحم هم انسان
اگنس:خب حالا از من چی میخوای
سونا:ازت میخوام که بری از اداره پلیس بری تفنگ دزدی اونجا یه تیرکمون جادویی از جنگل ما دزدیدن
اگنس:به این کار میگن دزدی اما من این کارو نمیکنم چون شاید تو داری منو فریب میدی
راوی:یک دفعه میا مثل مجسمه ها شد
اگنس روشو کرد به میا و گفت:,چرا دختر خاله ای من این جوری شد درستش کن🤬
سونا:اول باید بری اون تیرکمون رو میای بعد
اگنس:باش😒🙄
سونا:این گرگینه هم راه خودت ببر تا گیر نیوفتی
الکس«گرگینه»:من الکسم باهات میام که یه وقت گیر اون پلیس ها نیفتی
الکس و اگنس رسیدند به شهر اگنس رفتو مغازه یک سس کچاپ گرفت
الکس:میخوای برم ساندویج هم بگیرم تا سس رو بریزی
اگنس:لازم نکرده
بعد سس رو ریخت رو صورت الکس
اگنس:خالا برو جلوی خیابون دراز بکش
الکس:چرا؟؟
اگنس تو برو
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
وای عزیزم خیلیییییی داستانت باحاله 😘😘
دلم میخواد سریع همه پارت ها رو بخونم 😍
مرسی 💕💕
خیلی ممنون
بعدی بعدی
پارت بعدی تو صف بررسیع