معجزه گر یونیکورن 1 فصل 2

مرینت : چی ؟ من : ملکه ی مممدد🤯🤯🤯 مرینت : چچچیی!!!! من : بیا بریم 😱😱 رفتیم و تبدیل سدیم 😉 لارا ( کوامیم) گفت : بگو قدرت رنگین کمان 😶 من : قدرت رنگین‌کمان 😶 یهو کلی رنگین‌کمان از دستم اومد و یهو زدم به ملکه مد و اون تبدیل به یه مجسمه ی رنگی شد و تا گربه ی سیاه اومد گفت : بانوی من تو شکستش دادی ؟ لیدی باگ : نه من شکست ندادم سوپروومن شکست داد (:

و شکستش دادیم و رفتین خونه مرینت دیگه در وقت بود گرفتیم خوابیدیم 🤞💜

فردا رفتیم مدرسه من پیش مریمت آدرین پیش نینو و لایلا پیش ناتائیل 😙🧡 خانم بوستیه درس رو داد و گفت راشل بیا این رو حل کن من بدبختم که بلد نبودم😱🤯😂💔💔

بعد گفتم میشه برم دستشویی ؟ رفتم دستشویی همون کاری که همه می کنن 💔💔😂😂

بعد یه آهنگ گوش دادم و آب زدم به صورتم 🧡😙

بعد رفتم کلاس و با ترس به جلوی تخته رفتم و نوشتم و نشستم سر جام و کلاس تموم شد و خانم گفت تا فصل ۶ بنویسید 🤞💔

رفتیم خونه تا فصل ۶ نیستیم و بعد من و مرینت یه آهنگ نوشتم و گوش دادم💙😄

بای به خدا لایک و کامنت ندید مارت بعدی رو نمی دم بیرون 💔

بای 🤞💔