
منو که فراموش نکردین؟ من اومدم با پارت جدید ببخشید که نبودم ی دوهفته سرم گرم درس خوندن بودم😐😂😂😂امتحانام کامل تموم شد حالاا بیاا وسططط💃💃💃😂😂
رون:چی نوشته؟ هری که از پشت هرماینی داشت نامه را میخواند اشک از چشمانش می بارید. دریکو در شوک بود انگار زمان برای دریکو متوقف شده بود این بار رون نامه را از دست هرماینی قاپید بعد ار یک دقیقه که سرش را بلند کرد او هم مانند هری اشک از چشمانش سرازیر میشد. دریکو:این،این امکان نداره اونا چطوری تونستن این کارو بکنن چه ...چطوری؟ دیگران نمی دانستند چه بگویند که او را آرام کنند زیرا خودشان هنوز در شوک بودند و این خبر را باور نمی کردند. هرماینی:نباید دنریس بفهمه اون خودش الان حالش خرابه با این خبر دیگه نابود میشه. دریکو گریه کرد اشک ها از روی گونه هایش روی لباسش می ریخت
یک نفر در را زد. رون:کیه؟ _منم سیریوس. رون :بیا تو. سیریوس در را باز کرد با تعجب گفت:چیشده؟ صورتش نگران ب نظر می رسید. رون نامه را به او داد و سیریوس آن را گرفت و خواند:سلام دریکو منم خاله ی یکی یه دونه ات اوه البته تو یه خاله دیگه هم داشتی اسمش چی بود؟..... آها الا میدونی دریکو اون رو هم من کشتم دزسته شوکه شدی فک میکردی از درد اینکه بچشو ب دنیا بیاره مرد؟ اوه البته که نه من معجون سازیم عالی بود میدونستی؟ توی غذای اون روزش معجون ریختم تا وقتی بچه رو ب دنیا بیاره درجا بمیرا البته خوب عمل نکرد چون یه چززی رو کم ریخته بودم و نیم یه ساعت بعدش مرد حالا میخوای بدونی چجوری ریختم تو غذاش؟ من یکی از محدود نفراتی هستم که برای نامرئی شدن نیازی ب شنل نامرئی کننده ندارم مثل اون دامبلدور عوضی. حالا میخوای دلیل کشته شدنش رو بدونی؟ اون یه خیانت کار بود که با فردی مثل سیرویس بلک ازدواج کرد. ولی قضیه ب نفع من بود هیچکس جز خودم نمی دونست البته ب جز تو که الان میدونی. حالا میخوام ی خبر بهت بدم مادر وپدر خیانت کارت هم بلاخره تقاضای کارهایی که کرده بودن رو دادن اونا ی به دست خودم شکنجه شدن و آخرشم مردن
سیریوس سرش را بلند کرد انگار خون جلوی چشمانش را گرفته بود سیریوس از اتاق خارج شد و چند ثانیه بعد صدای بهم کوبیده شدن در آمد بازهم اتفاق ناجوری اقتاده بود که فقط دنریس از آن بی خبر بود
هرماینی:دریکو تو برو بخواب فردا باید زود بیدار شی من وسایلاتو آماده میکنم و رو به هری و رون گفت:پسرا شمام همین طور برین بخوابین وسایلای شمارم آماده میکنم. رون:اوه هرماینی البته که نه من خودم همه وسایلامو از قبل آماده کردم. هرماینی:واو آفرین رون! خیلی خب پس شما دوتا برین بخوابین رون توهم همین طور. دریکو:من خودم آماده میکنم. هرماینی با عصبانیت گفت:گفتم برو بخواب هری توهم همین طور و تو رون برین دیگه. از انجا که پسرا از عصبانیت هرماینی بیشتر از هرچیز دیگری می ترسیدند رفتند تا بخوابند
صبح روز بعد دنریس خوش اخلاق تر شده بود برای اولین بار ب سیریوس گفته بود پدر و باعث خوشحالی و لبخند سیریوس شده بود. همگی سر میز صبحانه نشسته بودند دنریس:چرا هپتون اخماتون تو همه؟ دریکو:هیچی نیس دنریس! دنزیس:وقتی تو میگی هچی نیس یعنی ی چیزی هس؟ هری ب کمک دریکو شتافت و گفت:ن دنریس واقعا هیچی نیس! دنریس یکی از ابرو هایش را بالا برد و گفت :یعنی باور کنم ؟ هرماینی:البته دنریس :خیلی خب کمی بعد سیریوس سکوت را شکست و گفت:بچه ها شما از طریق جسم یابی میرین مدرسه و دنریس و دریکو هم ب گریفندور انقال پیدا میکنن دریکواخم کرد وگفت:برا چی؟ سیریوس:چون جاتون توی اسلیترین خطرناکه و ممکن ی بلایی ب سرتوت بیارن ولی توی گرفندور نه اینجوری میتونید تمام مدت پی هم باشین و از هم مراقبت کنید شما پنج تا توی یه اتاق میخوابید چون توی هراتاق هاگوارتز 5 نفر هستن پس دیگه شمکلی نیس . دنریس با تعجب پرسید:ایطوری که نمیتونیم لباسامونو عوض کنیم سیریوس لبخند زد گفت:خب دامبلدور فکر همه جاشو کر ه اتاق شما تقریبا خیلی بزرگ تر از اتاقای دیگه اس توش دوتا اتاقک کوچیک داره که دور تا دورش پرده کشیده شده یکی مال دخترا و یکی هم مال پسرا اونجا لباساتونو عوض میکنید . دریکو:سیریوس کی میخواد مارو ببره مدرسه سیریوس:دامبلدور ی ساعت دیگه میاد دریکو
💖💚💖💚💖💚💖💚
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دریکو رفت دمپایی بخره ولی کفش خرید😐
میدونم خیلی مسخره بود😂
ولی داستانت عالییی بود😉
🥺💕
❤
هههههههه نه اجی اسمم جینی نیست چون اسم خارجیه😂😂 ولی جینی صدام کن😁😁😂😂
چش😂
واییی عاجی عالی بود 💋♥️🥺😸
مرسیعاجی جونم💖
اجی میشی؟
جینی هستم 11 ساله😊😊
اره میشم صبا ام12
ولی واقعا اسمت جینیه؟😐
عاجی میشه داستان منم بخونی خیلی کم بازدید میخوره😔
اره عاجی حتما😘
دریکو با دمپایی زد تو دهن هری
😂😂😂😂
عالی بود
زود زود زود زود بزاریا
😹🔪👌
بررسیه تقریبا 4 یا 5 روز دگ منتشر میشه
راستی اجی میشی
ممنونم
اره عزیزم
صبا ام۱۲ و شما؟
منم نازنین زهرا هستم ۱۴ ساله
امسال میرم نهم
چه عجب بعدی رو گذاشتی 😏
فقط لطفاً بعدی رو زود تر بزار😭😭😭
درگیر درس مشق بودم بخدا😐😹
بررسیه😐
سلام بر اجی خودم
بایست تهیونگ بود؟🚶🏻♀️
سلام عاجولم
یاع جونمم واسش میدم😐😹😹😹
عالیییییییییییییییی بود آجی 😘😘😘😘😍😍💙💙
مرسییی عاجیییی💖😘