آموزش کامل نویسندگی

اول از همه نوشته ی بالا رو با دقت بخون☝️

برای شروع یه داستان اول باید استعداد کافی داشته باشید و ذهن خلاقی نیاز دارید اما اگر چیزی به ذهنتون نمی رسه میتونید با ورزش های ذهنی خیلی راحت به این استعداد دسترسی پیدا کنید برای مثال میگم برای یه ذهن سالم نیاز هست که بین ساعت ۹ تا ۱۰ باید خواب باشید تغذیه سالم داشته باشید و مرتب ورزش کنید این قدم اول برای تبدیل شدن به نویسنده خلاق هست😍

قدم دوم اینه که داستان های زیادی رو مطالعه کنید و از ایده هاشون الهام بگیرید نمیگم کپی کنید🚫 میگم از رویداد های داستان های بقیه الهام بگیرید به عنوان مثال میگم توی فلان داستان یه شخصیت تصادف میکنه به بیمارستان برده میشه عمل جراحی موفقی انجام میده و حالشم خوبه ناگهان یکی مخفیانه میاد توی اتاق و اونو به قتل میرسونه این اسمش کپی نیست الهام گرفتنه و راحت با خوندن داستان های دیگه میتونید از موضوعات و رویداد های اون ها برای داستان خودتون الهام بگیرید

نکته سوم وقتی شما موضوعت رو انتخاب کردی و فهمیدی چی میخوای بنویسی قدم بعدیت انتخاب اسم بعضی ها خودشون اسمی رو که دوست دارن انتخاب میکنن که حرفی توش نیست ولی بعضی ها مثل من ساعت ها به اسم داستان فکر میکنن اگر نمیدونید چه اسمی انتخاب کنید پیشنهاد من اینه که بگردید توی اینترنت و حدود ۴۰ تا از داستان های معروف که موضوع با شما یکی انتخاب کنید اسم هاشون رو یادداشت کنید و بعد به راحتی انتخاب کنید

قدم بعدی وقتی اسم داستان انتخاب شد شروع داستان رقم میخوره توجه داشته باشید که شروع هیجانی و غافلگیر کننده خیلی میتونه توی جذب مخاطب تاثیر گزار باشه

قدم بعدی انتخاب بیوگرافی برای شخصیت ها سعی کنید شخصیت های مختلفی داشته باشید تا جذابیت داستان بالاتر بره و همیشه سعی کنید شخصیت های مکمل توی چشم باشن

مرحله بعد برای زمانی هست که شما حدود سه یا چهار قسمت از داستانتون گذشته اون موقع باید هر سه یا چهار قسمت یه بار به قسمت اضافی با توجه به جای مشخص داشته باشید یه قسمتی که اتفاقی مهمی توش نباشه و فقط یه سری کار های روزانه و حرف زدن توش باشه این قسمت های اضافی به خواننده کمک میکنه تا بهتر شخصیت هارو بشناسه

قدم بعدی شما اینه که هیجان داستان باید حفظ بشه مثلا توی آخر قسمت چهارم شخصیت اول به همراه شخصیت دوم یا مکمل میخوابن اما شما توی قسمت پنج از صبح اون روز شروع نکنید مثلا اگر قراره توی قسمت ۶ یه اتفاق بد. بیوفته اونو توی قسمت پنج مقدمه کنید مثلا شروع داستان خیلی یهویی با یه اتفاق بد یه نفر میمیمره شما یک صفحه رو اینطور پر کنید اما صفحه ی بعد بنویسید یک روز قبل و از صبح اون شب ادامه بدید این کار هیجان رو کاملا حفظ میکنه و باعث میشه خیلی هیجانی تر بشه داستانتون

قدم بعدی اینه که داستان از زبان یه شخصیت روایت نشه در بعضی مواقع حتی لازمه داستان از زبون فرعی ترین شخصیت شما تعریف بشه سعی کنید بهضی جا ها از زبون یه شخصیت دیگه هم داستان روایت بشه

این آخری که میخوام بگم رو اول باید میگفتم ولی یادم رفت و الان میگم از موضوعات پر طرفدار استفاده کنید مثل میراکلس کیپاپ ومپایر و......