سلام دوستان سلطان sssr هستم امیدوارم خوشتون بیاد
بعد از فصل 3 . از چشم مرینت ، خیلی ناراحت بودم . استاد رفته بود و گاگامی هم با ادرین بود و لوکا هم منو دوست داشت و کربه هم همینطور . زدم زیر گریه . تیکی اومد بیرون و گفت اشکال نداره . بهتره دیگه ادرین رو فراموش کنی . برو جایی که دوستت داشته باشن . من گفتم اما من عاشق ادرینم .
از چشم ادرین . خیلی خوشحال بودم چون داچ داره میاد (پسر عموش) اما خیلی هم ناراحت بودم چون گاگامی منو ول نمیکنه و بابام اصرار داره باهاش رابطه داشته باشم نمیدونم چرا. رفتم پایین تا تلوزیون ببینم ناتالی اومو گفت ادرین بابات کارت داره من رفتم دیدم بابا کنار عکس بزرگ مامان وایساده و گفت پسرم خواستم ازت سوالی بپرسم .من گفتم چی .گفت تو الان 19 سالته . دختری رو دوست داری که..... من گفتم بابا اگه منظورت گاگامیه بهتره تمومش کنی. بابا گفت پس بهش فکر کن.من گفتم خب ب..ا..ش..ه..
از چشم مرینت.
من تو فکر دیروز با ادرین بودم . تیکی گفت اگه تو لوکا رو دوست نداری بهتره بهش بگی چون اون واقعا ناراحت میشه و اینجوری تو داری فقت با قلبش بازی میکنی. یکی در زد رفتم در دو باز کنم .لوکا بود . گفت مرینت میای بریم پارک میخواهم دربارهی حرف مهمی صحبت کنم.
من و لوکا رفتیم پارک و لوکا گیتارشو در اورد و برام اهنگ زد من دلم گرفت ولی به روم نیاوردم . یاد حرف تیکی افتاده بودم که گفت همه چیز رو بهش بگو . اهنگ لوکا تمام شد. گفتم لوکا میخواستم در باره چیزی باهات صحبت کنم . لوکا هم گفت منم همینطور . من گفتم اول تو بگو. لوکا گفت مرینت خب میدونی که چقدر دوستت دارم . من یکم سرخ شدم اما لوکا ادامه داد . من دیروز یک دعوت نامه از لندم برام اومد که برم اونجا و داخل یک گروه بزرگ موسیقی کار کنم.
بعد لوکا گفت ممکنه برم لندن و دیگه هیچ وقت برنگردم اما دلم همیشه داخل پاریس پیش دختری که عاشقشم یهنی تو میمونه . بعد گیتارش رو برداشت و اهنگ خارجی پرنسس گریه نمیکنه رو زد . داشتم نابود میشدم .لوکا دستمو گرفت و بوسید و سوار دچرخه شدیم و رفتیم خونه . لوکا یک عکس به من داد و گفت یادگاری بهت میدم ولی بعد از رفتنم ببین . من گونش رو بوسیدم اونم بغلم کرد . من داشتم گریه میکردم . لوکا هم چشماش پر از اشک بود . لوکا با دستاش اشک ها مو پاک کرد و رفت و تو راه بلند گفت خدافظ پرنسس زیبای من
به عکس نگاه کردم پشتش نوشته بود . مرینت من رفتم ولی بدون تا ابد عاشقتم . بعد نوشته بود تقدیم به پرنسس زیبای من عکس رو برگردوندم . دیدم عکسی بود که کنسرت داشتیم و من و لوکا با هم میخواندیم . زدم زیر گریه . یهو صدای در اومد . گفتم حتما لوکاست. حتما چیزی جا گذاشته . گفتم لوکا اومدم . با خوش حالی در روباز کردم دیدم لوکا نیست. یه پسر..........
ببخشید اگه یکم بد بود . اگه خواستید داخل قسنت بعد گاگامی رو از داستان یجوری ببرم.
لطفا نظر و کامنت فراموش نشه
ببخشی اگه کم بود . خب دیگه مدرسه هست و کار ها سخت میشه . اگه هم فکر میکنید کم عاشقانه بود . اشکالی نداره چون من کم کم عاشقانش میکنم جوری که گریه کنید . اسمم سلطانsssr هست اگه خواستید میتوانید صدام کنید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
عالیهسلطانببخشید.سینامنحدودهفتیاهشتماهپیش
یکازتستهاییکهفکرکنماز50بیشتربودروخوندمعالیبود
استعدادداریاسماونتستچیبود
سللام دوستان یه خبر خوب دارم یه خبر بد. به همهی نظر هاتون توجه میکنم ولی ترکیبی از همتون که نوشتید خیلی ممنون از همراهیتون اما خبر بد من تا به حال 3 بار پارت 3 رو نوشتم اما سایت خرابه و درست نمیاد یعنی اصلا نمیاد . وه یعنی پارت سه طول میکشه اما خبر خوب من پارت 2 رو نوشتم یعنی 1 روز پیش نوشتم .بخونید ونظر بزارید پارت 3 ساخته میشه و گاگامی نمیره . خیلی ممنون که با منین
عالی
منم پنجمی +??حالا بعدیو بزار لطفا
خیلییی خوب بود سلطان میشه داستان های منم بخونی سوفی در دانشکده جاسوسان که الان پارت 2 اون منتظر یچشده و مرینت❤️❤️آدرینت که تا 11 منتظر شده و 12 در حال برسیه ممنون میشم ببینی و نظر بدی مرسی لطفا سریعتر پارت بعد رو بذار راستی کاگامی رو نه حذف کن نه زیادش کن تو داستان باشه اما کم حجم باشه مرسی
چشم حتما
خیلی عالی بود ?
قشنگ بود بعدی رو زود بزار نه کاگامی نره چون نیاز به یه نفر داری تا اکوما زده بشه
راستی داستان من رو هم بخونید نیش عقرب اسمش هست
لطفا نظر ها فراموش نشه . عاشقانه میشه ولی باید صبر کنید چون رومان های عاشقانه کم کم عاشقی میاد توش . من خودم نویسندم میدونم کی باید عاشقانه بشه
عالیه ادامه بده، فقط غم انگیز و عاشقانش کن و کاری کن در آخرای داستان آدرین و مرینت هویت همو بفهمن، به پیشنهادم فکر کن.