خب میدونم طول کشید ولی برین حالشو ببرید. راستی این § رو میزارم که با اون یکی داستا قاطی نشه
تهیونگ: راستی یه چیز دیگه هم باید بهت بگم. اینکه خودم لباستو سفارش میدم و میگم برات بیارن. ایسول: نه نمیخواد ممنون من خودم لباس دارم. تهیونگ: منم میدونم خودت لباس داری فقط میخوام لباسی که با سلیقه ی منه بپوشی......یعنی منظورم اینه که خودم انتخاب کنم بهتره چون این اولین مهمونیه که میای پس آشنایی نداری. ایسول: خب باشه ممنون. تهیونگ میره. ایسول تو ذهنش: این چرا بامن یهو مهربون شد؟ ولش کن من که دیگه هیچکسو دوست ندارم. بهتره برم لباسه تهیونگو طراحی کنم. بعد بلند شدی رفتی توی اتاق طراحی. خیلیییییی بزرگ و شیک بود. تم اتاق طلایی سفید بود و یه لوستر خیلیییی بزرگ و طلایی بالای سقف بود درکل خیلی جای باحالی بود. رفتی نشستی رو یه صندلی بزرگ و طلایی و خیلی زیبا و وسایل طراحیم که رو میز بود. شروع به طراحی کردی.{دوساعت بعد}......
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک
عالی بود ادامه بده. منتظر پارت بدی هستیم
ممنون کیوتم🍭🌈😊
تا پارت ۸ نوشتم تو بررسیه
خیلی خوب بود پارت بعدی رو هم زود بزار
ممنون کیوتی 🌈🍭😊
تا پارت ۸ تو بررسیه
عالیییی بود 😽🍓🍒
واای تنکس🍭🌈😊
عالی بود 😍
ادامه بده لطفا😀
ممنون کیوتی🍭🌈
تا پارت ۸ نوشتم تو بررسیه