سلام به همگی من اومد با یه داستان جدید که خودم خیلی دوستش دارم این داستان درباره دختر به نام میکا و دوستش هستش که عکسشون عکس تست هستش ، حتما لایک کنید و اگه دوست داشتید پارت بعدی هم بخونید فالو یادتون نره :)♡
👑💛👑💛👑💛👑💛
💛👑💛👑💛👑💛
👑💛👑💛👑💛
💛👑💛👑💛
👑💛👑💛
💛👑💛
👑💛
💛
PART(1)
ساعت هفت از خواب بیدار شدم با عجله صبحانه خوردم و اماده شدم و داداشم هنوز خواب بود
وقتی داشتم در و قفل میکردم یادم اومد که نامه ای که برای ثبت نام در دانشگاه بزرگ کره که سال هاست ارزو داشتم به اونجا برم روبر نداشتم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
عالیییییی خیلی خوشملههههههه ، پارت بعدی رو زود بزار
چشم گلم پارت بعدی تو بررسیه :) ♡
و یه خبر دیگه هم بدم که پارت بعدی خاطرات آینده هم تو بررسیه و تا چند روز اینده منتشر میشه :) ♡