دختری به نام رز

رز ۱۰ سالشه وهمین طور که از اسمش پیداست رز عاشق گل و گیاه رز با مادرش زندگی میکنه پدر و مادر رز از هم طلاق گرفتند برای همین مادر رز باید سر کار بره و رز داخل خونه تنها میمونه

امروزم مثل همه یه روزا از مدرسه برگشتم خونه شام درست کردمو تکالیفم رو نوشتم مادرم اسمس داد و گفت : ساکورا من زود میام خونه برات یه سوپرایز دارم من از خوشحالی تکالیفم رو سریع نوشتم 🔔دینگ دینگ🔔 آخ جون مامان اومد😃 بعد از احوال پرسی خوش آمد گویی مامان ساکورا : خوب عزیزم من برات یه سومرایز دارم چشات و ببند ساکورا : 🤗😄 میوو ساکورا : این صدای گربه بود

وقتی چشامو بازکردم چه نازههه خدا مامان اسم این گربه چیه؟ نمی دونم تو باید انتخاب کنی یعنی این گربه مال منه اره خدا خیلی خوشگلو نرمه  اسمشو میزارم لی لی 《لی لی به زبان ژاپنی یعنی ضریف و شکننده》 خوب خوب ببینیم غدا چیه؟ اوه ! راستی داخل اون موشما ضرف غذا و وسایل لی لی توشه باش مامان دستت درد نکنه

افسانه ای جود دارکه میگه بعضی از انسان ها فقط با آواز خواندن مردم رو جذب ، درمان و کنترل کنه مردم گذشته به آنها سیرن میگفتند رز هم از نژاد سیرن است.

یه روز با دوستام همراه با لی لی رفتیم کارائوکه و من آهنگ خوندم همه دوستام از صدام خششون اومد و بهم میگفتند که باید یه خواننده بشم منم از سر شوخی گفتم باشه

فرداییش برای مامانم این موضوع رو تعریف کردم مامانم گفت :

رز تو نباید برای کسی آواز بخونی چون بعداً مجبورت میکنن تا وقتی که بمیری آواز بخونی اون وقت مثل یه کبوتر تو قفس میشی که فقط مجبوره از تنهایی هاش و آرزو مرگ بخونه اَهههه فکر میکردم این روز برسه ولی باید بدونی افسانه سیرون حقیقت داره و من و تو آخرین باز مانده ازش هستیم مامان بزرگت یک روز برای یه انسان خوند انسانی که عاشقش بود رو نجات داد ولی اون مرد فقط دنبال صداش بود مادر بزرگ هر روز براش میخوند و میخوند تا اینکه مرد نمیخوام تو هم مثل مامان بزرگم از دست بدم لطفاً برای کسی نخون مگر اینکه واقعاً لازم بود