..................
یه روز داشتم با کامپیوترم کار میکردم و به پسر خالم گفتم که تازگیا ویروسی شده.وقتی مادر بزرگم حرف من را شنید ماسکش را زد به صورتش به سرعت برق از اتاق من رفت بیرون.هنوز هم وقتی این ماجرا را با پسر خالم تعریف میکنیم تا یک ساعت میخندیم.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
35 لایک
دادا مادر گفتنت تو حلقم
ج چ: یه بار مامانم داشت اهنگ گوش میداد اونم با صدای بلند بعد منم اهنگرو دوس نداشتم هندز فری رو برداشتم دادم مامانم مامانم گف خو من اینو چیکارش کنم منم هواسم نبود گفتم بکن توش 😨🤣یعنی تا ۱۰ روز جرعت حرف زدن نداشتم🤣🤣
عالیییییییی بود ترکیدم🤣🤣🤣🤣😘😘
این هم یک سوتی:یک بار گوشی بابام زنگ خورد اما بابام حموم بود. بعد داداشم که ۶ سالشه گوشی را برداشت. هی اون آقا میگفت الو الو اما داداشم هیچی نگفت.بعد من اومدم تو اتاق یکدفعه داداشم هول شد قط کرد گوشی را😂
فانوسن حال کردم😂
سوتیه من . . .
بی ادبیه وللش😐😂💔
۵خیلی خنده دار بود 🤣
لایک کردم