سلاممممممممممم این هم از پارت ۳ که منتظر بودین
از زبان یونگی: هانا: الان این رو چطوری به یونگی بگیم؟؟؟. من: چی رو؟؟؟؟؟؟ راستی شما دوتا اینجا چیکار میکنید (اشاره به هارو و تهیونگ) تهیونگ: اومدیم ببینیم که ا/ت امروز میاد یا نه. من: حالا چی رو میخواستین به من بگین؟؟؟. جونگ کوک: یونگی ا/ت امروز اومد به دانشگاه. من: واقعا 😃😀 پس الان کجاست؟؟؟. جونگ کوک: یونگی ا/ت با ماشین تصادف کرده و الان حافظه اش رو از دست داده. من: چی؟؟؟؟ 😧. هانا: دکتر ها گفتن که امکان داره که حافظه اش برگرده. من: چه خوب. تهیونگ: فقط یک مشکلی هست انگار شینهه به ا/ت گفته که ما از اون متنفر هستیم. من: چی؟؟؟؟؟ 😡😡 دیگه واقعا از دست این شینهه خسته شدم.......بگو ببینم اون دختره کجاست؟؟. جونگ کوک: یونگی اروم باش. من: چطوری اروم باشم؟؟؟ مگه نمیبینی که چیکار کرده؟؟؟. هارو: یونگی ما هم از دست شینهه عصبانی هستیم ولی باید چاره ای پیدا کنیم. من: خب الان چیکار کنیم؟؟
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
29 لایک
پارت بعد چرا نمیاد؟😭
امم من فکر کنم یونگی ا/ت رو ول میکنه میره با یورا دوست میشه 😤
اگه اینطوری شه من میدونم با تو 😐🔪
😀😏
راستی بچه ها من چند روز نیستم چون که مریم مسافرت و بابام برام شارژ نمیخره تا نت بخرم 😑😑 ولییییییییییییییی
مامانم نت داره شاید از اون جا کامنت هاتون رو بخونم
عرررررررررررر امتحان تیزهوشانم رو دادم و تموم شد
احتمال در اومدنم کمه چون خیلی از سوال ها رو جواب ندادم
برید دعا کنید که قبول شم
خیلی عالییییییییییی بود🌈🦄♥️
لطفا پارت بعدی رو بزار
نانای نانای نانای نانای نانای
پارت بعدی اومد💃💃💃💃💃پارت بعد پلیز
ج چ:ما وقتی توی تصوراتمون عاشق یکی میشیم میچسبیم به دیوار و دیوار رو بوس میکنیم 🤣🤣🤣دوست دارم ری اکشن بی تی اسو در این موقع بدونم🤣🤣🤣🤣
داستانت خیلیییی قشنگ بود
لطفا پارت بعدی رو زودتر بزار