اینم از پارت دوم همایت کنید 😍😍😍مرسی❤
صدای در بدجوری ترسونده بودت به سمت در رفتی ببینی کیه از تو هال به داخل راه پله ها رفتی که دوباره صدای درو شنیدی... _ای بابا واقعا دیگه دارم میترسم 😥 به سمت در میری صدا از اونجا نیست ... _ینی چی اگه صدا از اینجا نیست پس از کجاست ؟؟!!😐 تو همین فکری ک یدفعه خانوم هیامی میاد .. +هی !! +عه خانوم شمایین لطفا یکاری بکنین صدای در میاد واقعا دیگه دارم میترسم 😕 +صدا نمیاد برگرد سر کارت از اول بخوای اینجوری کنی... _ن خانوم ببخشید برمیگردی سر کارت اما دوباره اون صدا رو میشنوی !! ب سمت اتاق طبقه بالا میری ک خانوم هیامی گفته بود اونجا نری اتاق اقاست !!(روز اول واقا😶) صدا از تو حموم میاد میترسی اما خودتو مسئول میدونی که بری اونجا ببینی چیه؟؟!!خب شاید دزد باشه😆 _اینجا چخبره ؟کی حمومه ؟😓اگه ا..گگگ...ههه..دز..ددد ...نه تو باید ببینی چیه انگار در قفلم نیست پس حتما باید درو باز کنم😯
_ک..ییی اونجاست.. درو یهو باز میکنید .. جیمین:هی تو چکار میکنی (با عصبانیت)😲😡 جیمین بدون لباس تو وان نشسته بود تو:بب ..ببب..ببخشید ..من نمیدونستم ک شما اینجایین واقعا شرمنده من ..من...نمیخواستم.. جیمین:زود باش برو بیرون زوددددد باااااشششششس😡 تو بدون توجه به حرفاش خم میشی که حوله ای رو که از پشت در افتاده بود برداری که...
که یهو پات لیز میخوره و میوفتی کف حموم🤐 جیمین:تو ی پابوی ب تمام معنایی حالا زود باش برو بیرون .. _ببخشید😢گریه کنان ب طرف پله ها میری و همونجا میشینی تا جیمین بیاد بیرون.. وقتی اومد خیلی عصبانیه و بلافاصله سرت دادو بیداد میکنه.. +اخخخخرررراااجججججججج _ن تروخدا ببخشید من ک کاری نکردم ...شما اصلا چجوری اومدی تو ؟(وای خاک عالم حتما از حیاط پشت اومده)😢😢😢😢و گریه کنان به دست و پای اون میوفتید .. ک یدفعه هیامی میادو با پا در میونی کاری میکنه اخراج نشی اما..
اما ی شرط میزاره اونم اینکه تو ۲۴ساعته اونجا باشی و کار کنی برای جبران توهم ک چاره نداری قبول میکنی.. جیمین:با ی لحنی میگه:ما ی اتاق گوشه حیاط داریم مال سگمون بوده اما حالا میتونه واسه تو باشه 😶😸 تو با ناراحتی و عصبانیت به سمت اونجا میری ..
_اشکال نداره ..مجبورم ..اینجا حقوقش خیلی خوبه دیگه نیازی نیست دوجا کار کنم 😥(اما میشینی حسابی گریه میکنی)... یکم چشمات گرم شده که یهو یکی صدات میکنه.😑
_کیه این موقع شب ای خدا (با چشمای ورم کرده و نمناک بلند میشی ) +ا/ت...هییی...
چشمات اصلا باز نمیشه اما میری بیرون از اون ب قول جیمین لونه سگ ..یاد این حرفش ک میوفتی چندتا فوش بهش میدی (یادت رفته یکی باهات کار داره) دوباره صدا میاد یکی صدات میکنه اون........؟؟؟ ادامه داستان ..پارت ۳❤
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بازم عالیه لاو💜💜❤💚💜🤎