
یه دختر رو تبدیل به خوناشام کردیم......سرنگ خریدیم.....عاشقونه بازی.....اخر هم تصمیم گرفتیم عقد کنیم......خب دو زن اومدن و مارو با خودشون به یه اتاق بردن

بعد مارو روی صندلی نشوندن.آرایشگر بودن خیلی هیجان داشتم.آرایشگرم اومد واسه آرایشم.بهم کمی کرم پودر زد و رژ گونه ی صورتی کمرنگ😻😻😻بعدش بهم ریمل زد و اینکار طول کشید و رفت سراغ چشمام یه سایه چشم صورتی کمرنگ مایل به بنفش هم بهم زد هیچی نشده خوشگل شدم😊❤بعد رفت سراع لبام یه رژ خوشگل صورتی زد و روی لب پایینیم یه کریستال کوچولو کشید(با رژ نازک قرمز)حالا نوبت موهام بود موهامو باز کرد و سشوار کشید.هوشهوش صدای سشوار😹موهامو صاف کرد بعد دم اسبی پایین بست.و رفتیم تو یه اتاق دیگه یه عالمه لباس اونجا بود:این یکی سبزه خوشگله ولی نوچ🤔این یکی خیلی پف پفیه😣این یکی چقد زرده😰این یکی صورتیه دوسش دارم ولی اصلا پف نداره و صافه🙁اهان این عالیه صورتی و کمی پف دار و چین خورده ست😇🌟انتخابش کردم و پوشیدم.خودمو تو آینه نگاه کردم ولی یادم اومد که خوناشامم ولی چرا تو آینه افتاده بودم؟ازش پرسیدم و گفت:این آینه جادویی هست و خوناشاما رو نشون میده خب ما هم نیاز به آینه داریم😸 اما یه چیزی کم بود که دیدم سولگی رو هم آرایش کردن😨البته از نوع خوبش بهش یه سنجاق سر صورتی زدن و رز گونه ی صورتی ولی بازم نازه☺💙(عکس این اسلاید مرینته😊)
____از زبان آدرین____ منم بردن تو اتاق و یه کرم پودر زدم و رفتم سراغ لباس یک لباس دامادی مشکی با یه کراوات قرمز😻(خب پسر بود زود تموم شد😹) عکسشو پیدا نکردم پس خودتون تصور کنین☺ خب رفتم سراغ مرینت.یواشکی دیدمش خیلیییییییی خوشگل شده بود😇بعد از نیم ساعت: مهمونا اومدن😊💜یه مرده هم اومد و شروع کرد به زر زدن😒 آیا شما قول میدهید که تا ابد باهم باشید؟مرینت:امممم بله آدرین:آره چه جورم ____از زبان مرینت____ با اون حرفی که آدرین زد از خنده مردم😹😹😹بعد از کلی جواب دادن خیلیا دست زدن(من خبری از عقد و عروسی ندارما اگه بد شد ببخشید🙁)بعد آدرین از هیجان منو کشید سمت خودش و💏(واسه ۵ ثانیه)منم😳خب بعد از خجالت نتونستیم جدا بشیم اخرش من خودمو جدا کردم😳بعد به جمعیت نگاه کردم آروم و زیر چشمی همه این شکلی بودن😶😰😺😮 ما هم گوجه شدیم🍅😳

بعد رفتیم سراع کاپکیک ها ۵۳ تا کاپکیک اونجا بود😺🎂دونه دونه امتحانش کردم آدرین:مرینت اینهمه زیاد نبود؟مرینت:میدونه چیه من کلا عاشق چیزای خوشگل و رنگیم🤑💖💎👠👜💄👛💍👒👑👗 آدرین:اوف یچیزی یادم رفت😮بیا اینم از حلقت💍 مرینت:واییییی چه خوشگله برداشتمش و توی انگشتم گذاشتمش(واسش فعل مناسبی پیدا نکردم😹😹😹)که یهو یکی پرید و همه رو نگه داشت(حالا به قول خودمون استوپ کرد😹)ماهم ترسیدیم و رفتیم تو اتاق و کلمه های تبدیلمون رو گفتیم ولی نشد یادمون اومد تیکی و پلگ تو خونه هستن و سریع دویدیم تا خونه تو خونه تغییر شکل دادیم و اومدیم تو برج ایفل دیدیم اون میگه:لیدی باگ کت نوار فرار نکنین و میراکلستون رو بهم بدین.و همون ماجرا تکرار شد.
بعد از شکست بانو وای وای روی برج ایفل: لیدی باگ:کت من خستم خیلی!میخوام برم خونه و بخوابم داره صبح میشه الانه کباب بشم(منظورش اینه که افتاب اونو بسوزونه)و آدما بفهمن من خوناشامم اونوقت همه ازم فاصله میگیرن و من نمیتونم نجاتشون بدم🙀جیلینگ جیلینگ(صدای گوشواره ی لیدی)وای یادم رفت الانه به حالت عادی برگردم و هویتم فاش بشه😨 کت نوار:باشه بانوی من ولی خیلی حرف نزدی؟ جیلینگ جیلینگ(صدای حلقه ی کت)اوف پس منم باید برگردم فعلا😜لیدی باگ:بای بای کتی😻❤(آخ احساساتی شدم😻❤)برگشتم خونه و به حالت عادی برگشتم.به تیکی ماکارون دادم و یهو با صحنه ای مواجه شدم😮

آدرین تو خونه ی من بود😕مرینت:آدرین؟مگه الان نباید توی خونه ی خودت خواب باشی؟ آدرین:او راس میگی میخوام واسه آخرین بار توی خونه ی تو باشم مرینت:چرا آخرین بار؟ آدرین:چون دیگه خیلی وقت ندارم فردا کلی کار دارم:کلاس زبان چینی🎎/کلاس شمشیر بازی🗡/عکاسم باید ازم عکس بگیره📸/باید یه مسابقه طراحی بزارم هر کسی زیبا ترین کلاه رو برام درست کنه اون طراحم میشه و منم مدلش👒/خب قراره بازم شهر رو نجات بدم ولی میخوام خود واقعی تو رو ببینم مرینت🙁❤ولی تو هر دو صورت خوشگلی😎اینا همشون زمان زیادی میبرن هر کدوم حداقل ۲ ساعتن.یعنی ۸ ساعت از رو نمیتونم با تو باشم😿 مرینت:آدرین باشه درک میکنم😿 آدرین:حالا باید برم قهوه بخورم که واسه دنیای انسانیم کلی کار واسه انجام دادن دارم🤗شاید با هم رفتیم بستنی خوردیم😉🍦 مرینت:ممنون آدرین تو خیلی خوشحالم کردی😍 بعد از پنجره پرید بیرون😶 سولگی رفت زیر تختم و وارونه خوابید.منم رفتم تا واسه آدرین کلاه درست کنم که تیکی اومد رو میزم خوابید منم همینطوری که واسه طرح فکر میکردم خوابم برد😴(عکس این اسلاید مرینت و تیکی👒خودم ادیت کردم برو ۲ صفحه بعد چالش داریم😊❤)
رفتم کلاس شمشیر بازی......با یه دختره آشنا شدم و اسمش کاگامی(میگفتی سوسک ژاپنی😒😹)بود......مرینت برنده شد.....و بهش جایزه دادن منم یه جایزه واسش داشتم....یه گردنبند کیوت💖
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود من نفهمیدم الان مرینت و ادرین هویت هم رو میدونن یانهرایتی مرینت و ادرین رو جدا نکن
هویت همو میدونن^-^عمرا جداشون کنم-_-