سلام دوستان این پارت دو هست و میدونم که میدونید خب از اون جایی ادامه میدم که آلیا گفت :برنامه اینکه اول میریم بازی میکنیم بعد میریم تلویزیون میبینیم و بعد تو حیاط چادر میزنیم دور آتیش می نشینیم
☆:از فکرِ دختره بیرون نمیدونستم بیام به اون زیادی خیره شده بود ولی اون بهم توجه نمی کرد. نینو:آدرین آدرین داداچ کجایی گفت ها من من اینجایم گفتم حالت خوبه گفت آ آره خوبم چطور گفتم چون ۸دقیقه هست که دارم صدات میکنم اصلا حواست نیست گفت چرا هست گفتم اگه راست میگی بگو آلیا چی گفت.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
عالی بود لطفا فقط زود زود بزار که ادم داستانت رو فراموش نکنه مجبور بشه بره از اول بخونه
باشه عزیزم