
🐲Gravity falls 👾

از زبون دیپر:یکم برام سخته بودکه از وندی جدا شم هنوزم دوستش دارم ولی خب اون از من بزرگتره بعد از کلی گریه و خداحافظی با وندی،عمو استن (استن لی)،عمو فرد،سوز و........ بلاخره سوار اتوبوس شدیم و میبل خوابش برد نامه رو باز کردم و دیدم نوشته بود تابستون سال آینده میبینمت از طرف وندی اون نامه منو خوشحال کرد میبل:میدونستم هنوز وندی لو میدوستی 😁🤓✌️❤️ دیپر:اه میبل وسط حرفه من نپرررر😠😠😠😠😠 میبل:دوسش داری،دوسش دالی،دوسش دالیییئیییی😁❤️ دیپر:داری بدجور میری رو مخممممممممم😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠 میبل:باشه حرف نمیزنم بنال 🙂 دیپر:ممنون آها اون نامه منو خیلی خوشحال کرد رسیدیم خونه مامان:خب تابستون چطور پیش رفت🙂 دیپر:عالی بود مامان:خب تعریف کن دیپر:محرمانست😁 مامان:باشه منم یه راضی دارم و بهت نمیگم دیپر :آاااا باشه میگم😂ما کلی ماجراجویی کردیم و عموی شیش انگشتی مونو پیدا کردیم😁 مامان:عمو ی گمشده ،گمشده،اهااا فهمیدم فرد؟ دیپر:ارهه؟ مامان:خدارو شکر🤲 خیلی خوبه.اقایی داداشت گمشدت یعنی فرد پیدا شده😃 بابا:اااااا خیلی خوبه حالا که بچه هارو مدرسه اونجا ثب نام کردی چطوره که ماهم باهاشون بریم آبشار جاذبه مامان:سوپرایز شما رو آبشار جاذبه ثبت نام کردم🙂 ۱۰ یا ۱۱ روز دیگه کلاستون شروع میشه دیپر:وااااااااااااااااااااااااااااااااااااای اخ جون دوباره دوستامون رو میبینیم🤲🤲🤲🤲🤲😍😍😍😍😍😍😍😍😃😃😃😃😃😃😃😃😂😂😂
میبل:مامان جدی میگی اره وااااااااااااااااااااااااااااااااااااای من خیلی خوشحالم آخ جووووووووووووون بزار به همشون پیام بدم و یاد آوری کنم😃😃😃😃😍😍😍😍😍😍😃😍😃😍😃😍😃😍😃❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️😂
سلام کندی و گراندا من دوباره دارم میام آبشار جاذبه ۱۰ یا ۱۱ روز دیگه ...... کندی:والی این عالیه بزار برناممو بچینم گراندا:این عالیه دخی مشنگ😍😍😍😍😍😍عزیز ببخش که تولدت نبودیم میبل:هیچ اشکالی ندارد🙂
دیپر:آخ جون دوباره میتونم ماجرا جویی کنم ولی بدون عمو فرد دیگه زیاد حال نمیده😔 لحظه شماری میکردم که زود تر بریم البته بعد از درس خوندن ماجرا جویی میکنیم😑 خیلی خوبه من عاشقه درسم این عالیه ولی ماجراجویی بهتره
نویسنده :ساعت۱۲:۳۰ دقیقه شبه میبل و دیپر بیدارن و دارن برنامه ریزی میکنن نمیتونستن چشم روی هم بزارم از بس که خوشحال بودن داشتن با هم حرف میزدن
دیپر:میبل تا حالا شده فکر کنی که بیل برادر داره؟ میبل:نه دیپر:این فکر خیلی ذهنمو مشغول کرده میبل:تو خیلی مشنگی 😐 دیپر:خودتی😤 میبل:بهتره هردومون بکپیم 🙂 دیپر:اره 🤥 ۱۱ روز بعد........ وندی: سلام بروبچ دوباره برگشتیم میبل:سلام عشق دی... دیپر دستش رو جلوی دهن میبل میزاره تا چیزی نگ دیپر:مثل اینکه میبل دوباره شکر خام خورده وندی😅 وندی:پسر من که میدونم جریان چیه😂هنوز تو کفمی اره🙂 نترس به رابی نمیگم😅 دیپر:باشه🥺 من..ت. میتونیم بریم ماجرا جویی 🤔 وندی:چرا که نه پسر 🙂ولی باید تامبری.تامسون.لی. بریم😁
دیپر:الا یک میگورنده (یک موجود از ترکیب میگو و پرنده) وندی:وای الان میره اینستا نوین رکورد😁 تامبری:وای چه هیجان انگیز 😑 لی:وای پسر خیلی باحاله🤓 تامسون:اره اره🥵
رینگ رینگ دیپر:یه دقیقه وندی.....الو عمو فرد؟......چی شده......یه فصل جدید از دفتر خاطرات نوشتی فرستادی معما کده شک؟ الان میرم میبینمت... خداحافظ وندی به دوستات بگو یه دقیقه دیگه میام باشه وندی:باشه

دیپر: دفتر خاطرات رو پیدا کردم توش نوشته بود مواظب باش دیپر چون بیل دو تا برادر داره ویل و کیل سعی کن طرف اونا نری!خیلی خطر ناکه به گیدن هم دفتر خاطرات رو نده چون همه چیز خراب میشه! حالا اگه به ویل اعتماد کردی اشکال ندارد ولی به کیل اعتماد نکن ویل خیلی مهربونه و مضلوم ولی کیل با بیل هم دسته
پایان پارت ۱( ◜‿◝ )♡ لایک و کامنت فراموش نشه برو صفه ی بعد چالش داریم(◕દ◕)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)