سلام ببخشید دیر اومدم تستچی رد میکرد داستانمو خب چه خبرا و لطفا از داستانای دیگه دارم مینویسم حمایت کنید تنکص لاوم🥺✨❤️
از زبان لونا:باورم نمیشد کی بود 😳😳
اون اون داداشم بود(خب همونجور که دیدین داداشش بود😐و اون اومده نیویورک تا لونا رو ببینه و درسش تموم شده )پریدم بغلش محکم بغلش کردم طوری که فک کنم بدبخت داشت له میشد (نکته:اونجولی که گفتم فق بینیشو عمل کرده بود گفتم که بدونین😐)از زبان کوران:دیدم لونا یک پسرو بغل کرد 😳🖤😠رفتم پیششون لونا رو اوردم تو بغل خودم(جوری که لونا پشتش به کورانه هنو ندیدش)لونا میخواست چیزی بگه که منو دید حرف تو دهنش ماسید بش گفتم نمخوای معرفی کنی لونا گفت:عا چرا چرا کوران ایشون داداشم هست و تیم ایشون کوران دوست پسرم هست(توجه توجه میگین چرا کوران اینطور کرد مگه تیمو ندیده خب اون فقط صداشو شنید خودشو ندید )یکم به پسرع توجه کردم عه اینکه 😳🖤
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
بالاخره امد هوراااا ممنون منو بگو که فکر میکردم یک کسی یه که لونا رو دوست داره دمت گرم عالی بود
مرسییی عشقممم
عالی بود 😘👍🏻
پارت بعد رو بزار 🙏🏻
مممنون❤️
عالی بود👌😘
مرسیییی🍫🥰