
سلام ......😊☺ خب هیچی ندارم بگم 😐💔
از زیون لی هی : اتاقش 😟 دفتر خاطراتش 😢 همه چیز اذیتم میکرد داشتم دیونه میشدم نه نه امکان نداره اون بمیره 😢😭😭💔 داشتم گریه میکردم که نفهمیدم کی خوابم برد ......صبح ...... بلند شدم یه دوش دو دیقه ای گرقتم یه صبحانه سر پایی خورم لباس عوض کردم و راه افتادم به طرف بیمارستان 🏥 رفتم توی اتاق الیسا گل هایی که خریده بودم گذاشتم توی گلدان 😟 خیلی ناراحت میشدم وقتی اونو اینجوری میدیدم لی هی : الی بیدار شو چشما تو باز کن خواهش میکنم 😢😭 روی صندلی کنار نشسته بودم که خوابم برد 😴
خواب بودم که ......که......(نمیدونم چرا اینجوری میکنم 😂😂 )
که با صدای یه مرد بیدار شدم چشماش خوب باز نشده بود نمیتونیتم خوب ببینم 😑 ولی احساس کردم یه چیزی گذاشته پشت گردن وقتی دقت کردم دیدم 😨😨😨 یه تفنگ گذاشته پشت گردنم😰😱 لی هی : ا..از جو..ن من چی میخواید 😳گفت : بلند شو مثل آدم با من بیا 😾 لی هی : باشه. 😳 با اون مرده رفتم از بیمارستان بیرون اومدیم وقتی که اومدیم بیرون با تفنگ زد تو سرم دیگه هیچی نفهمیدم 😕
وقتی بیدار شدم دیدم به یه صندلی بسته شدم 😰 خواستم بازش کنم ولی باز نمیشد 😩 توی خونه قدیمی بودم ولی متروکه نبود 😐 دیدم یکی اومد جلو اونننننن😰😰😰 اوننننن😱😱
اون 😨 جی سآن بود اون عوضی دیگه اینجا چه غلطی میخوره 😡😡😡 جی سان : به به خانم لی هی خیلی وقت بود ندیدمت 😏لی هی : بگو چه مرگت واسه چی منو آوردی اینجا 😠 جی سان : 😅😅خودت بهتر باید بدونی 😏 لی هی : آگه میخوای در مورد اون ماده لعنتی بدونی من هیچی بهت نمیگم 😡😡 چی سان : نمیتونی نگی 😏 لی هی : هه اون وقت چرا 😏😏 جی سان : چون اگه نگی اون دوست جون جونیت عا اااااااااا اسمش چی بود آها الیسا درسته 😏 اون میمیره 😡😌😌 لی هی : تو حق نداری به اون آسیب بزنی 😡😡 جی سان : آز اون جایی که اون مادر احمقت اون ماده رو به خودش تزریق کرد و روی توهم اثر گذاشته باید با من ازدواج کنی 😌😌
لی هی : من دختر شین هیو نیستم 😡 جی سان : هه من با این حرفا خر نمیشم 😂
........کات 🎬. ........ پارت بعدی اتفاقات خیلی جالبی میفته پیشنهاد میکنم پارت بعدی رو از دست ندید ☺ اسلاید بعدی چالش و آنچه خواهید دید داریم ☺
چالش : مشخصاتتو چشم بسته بنویس مثلا اسمت ☺☺ آنچه خواهید خواند : .......کاش میشد صدای قلب همه رو شنید 😢........فرار کرد😨😨...... بچه😢😢........لعنت بهت ........باید نجاتش بدم ........و ...... تامام ☺☺
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
آیا پارت بعدی را نمی گذاری؟؟؟😐💔
عزیزم اکانتم پرید الان با این اکانتم
جی سان پسرع😊❤
سوال دارم
گیجم.....😕
جی سان دختره یا پسر 😕
داستانو تو این اکانتم از این به بعد میزارم ☺
بعدی افرین عالی بود عزیزم خیلی خوب بود بی صبرانه منتظر بعدیم
آجی جونم 😿💔
حالم خوب نیس 😔😿😿💔💔
عالییی
میسی 😚💙