سلام دوستان این اولین داستان منه ببخشید اگه کم و کسری داره اگه خوشتون اومد لایک کنید نظر هم فراموش نشه
از زبان مرینت:خواب بلند شدم سرم درد می کرد،خدمتکارم لباسمو حاضر کرده بود پوشیدمشو رفتم پایین صبحونه بخورم(علامت تام$ علامت سایبین~علامت مرینت+ علامت جک=)
$~صبح بخیر عزیزم +صبح بخیر مامان صبح بخیر بابا $ امروز بعد صبحونه یه زنگ به دادشت بزن ببین کی قراره از آلمان بیاد .+ اوکی بابا بهش زنگ میزنم .
11 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
عالی بود عزیزم 😉😘
مرسی گلم
عالی بود فقط لطفا ببشتر بنویس
چشم گلم ❤
عالی بود خیلی عالی بود پارت بعدتت رو زود بزار
این پارت هم حدود ۳ تا ۴ روز تو بررسی بود وقتی نوشتم نمی دونم کی منتشر میشه ببخشید واقعا اما باید صبر کرد💞
پارت بعدی رو نوشتم و الان تو بررسیه :) منتظرش باشید :) ♡