
سیلام چطورین . اینم از پارت سوم . از پارت قبلی دوباره خیلی استقبال و حمایت نشد . لطفا از این حمایت کنید . ولی یکی از کامنتا که مال اجیم بود کلی بهم انرژی و منم تصمیم گرفتم پارت سومش رو بنویسم . anii👉👉 این اسمش هستش برید پروفایلش داستان و تست های خوبی داره . دوستون دارم بوس به کله هاتون 💜💜❤😘😘
از زبان تو : رفتیم داخل ساختمان . دم در رئیس بهم گفت که با هیچکس حرف نزنم به خصوص درمورد زندگیم منم قبول کردم . از زبان نامجون : داشتیم میرفتیم داخل کمپانی دیدم کوکی نیست ( معلومه دوباره لیدرمون داشته اعضارو میشمرده .) برگشتم دیدم به یجا زل زده رفتم زدم رو شونش گفتم حالت خوبه ؟ کوک: اره فقط اون دختره رو میبینی با رئیس درست مثل من لباس پوشیده . اصلا اون کی هست ؟ اصلا چرا از ماشین رئیس پیاده شد ؟ نامجون : هی ارومتر رفیق پیاده شو باهم بریم .حالا بیا بریم داخل شاید معلوم بشه . کوک : باشه
رفتیم داخل . رئیس به چند نفر گفت که برن همه رو جمع کنن تو اتاق جلسات . رئیس گفت فقط کارکنا و بی تی اس اونم رفت . درست بعد یک ربع سالن پر شد ولی بی تی اس هنوز نیومده بودن . رئیس یه نفر رو فرستاد دنبالشون .
از زبان جیمین : داشتیم اهنگ باتر رو تمرین میکردیم که یهو اهنگ قطع شد . برگشتیم دیدیم دستیار رئیسه . (& دستیار رئیس) & : خیلی ببخشید اهنگتون رو قطع کردم . نامجون : نه . شما نباید عذر خواهی کنید . حتما کار مهمی داشتید که مجبور به این کار شدین .(اخی مونی مهربونم 😢😢😇😇) &: بله درسته . رئیس گفت بیام به شما بگم که همین الان بیاین اتاق جلسات . نامجون : باشه . بچه ها راه بیفتین .اعضا: باشه . راه افتادیم و داشتیم میرسیدیم به اتاق جلسات . رسیدیم . ما رو راهنمایی کردن و بهمون جا هایی که باید مینشستیم رو نشون دادن .یهو رئیس اومد و شروع به کرد به صحبت کردن . رئیس: سلام به همه . امروز اینجا جمع شدیم تا به عضو جدیدمون خوش امد بگیم . معرفی میکنم خانم هانا کار اموز جدیدمون به افتخارش یه کف مرتب بزنیت .
از زبان جانگ کوک : تا به امروز رئیس هیچ کار اموز جدیدی رو معرفی نکرده بود . نمیدونم چرا ایندفعه اونجوری نبود. همین که دختره اومد پیش رئیس دهنم تا بنا گوش باز موند . پسسسس این دختره کاراموز جدیده اینجاس . تا حالا کار اموز دختر نداشتیم . از زبان تو : با معرفی رئیس رفتم جلو و شروع کردم به معرفی خودم : سلام . من هانا هستم . از کمپانی وای جی اومدم . من اهل کشور ایرانم ولی 4 ساله تو کره زندگی میکنم و 1 ساله کاراموز هستم . همه به افتخارم دست زدن . یهو یه نفر پرسید : رئیس ببخشید تا الان هیچ کار اموزی رو معرفی نکردین الان به چه مناسبت این کارو کردین ؟؟ رئیس: بله درسته . ولی ایشون چون انتقال گرفتن به کمپانی ما و قراره تو خوابگاه ما بمونن خواستم با دزد اشتباشون نگیرین و نندازینشون بیرون . همه : اهان .
بعداز تموم شدن جلسه و رفتن همه رئیس به بی تی اس گفت : یه لحظه. چون شما بزرگ اینجا هستین و خوب اینجا رو میشناسین میخوام کل کمپانی رو به ایشون معرفی کنین. نانجون : بله حتما . ولی چرا خودتون اینکارو نمیکنین ؟؟ رئیس : چون من یه جلسه خیلی مهم دارم خیلی ببخشین باید برم . نامجون : باشه
از زبان جانگ کوک : دختره اومد جلو و یه تعظیم کرد و خودش رو معرفی کرد ما هم خواستیم خودمون رو معرفی کنیم ولی گفت که من شما رو میشناسم و یکی از طرفداراتونم . جیمین : چه جالب شما و کوکی مثل هم لباس پوشیدین . جای هیترا خالی . تو : بله درسته من خودم تازه متوجه شدم که من و اقای جئون مثل هم لباس پوشیدیم . کوک : اقای جئون . نه شما باید مارو با اسم کوچیک صدا کنید . اگه یبار دیگه من رو با این اسم صدا کنید واقعا ازتون ناراحت میشم . شما من رو با اسم کوک صدا کنید .( همه ی این حرف هارو با لحن عصبی گفت) من : چشم ... کوک .
از زبان تو : وای موقعی که کوک داد زد ترسیدم ولی بعد خیلی خوب باهم صمیمی شدیم و کل کمپانی رو نشونم دادن . الان شب شده بود ولی من نمیدونستم خوابگاهم کجاست . تو: عه نامجون ببخشید من الان باید تو کدوم از خوابگاه ها بخوابم 😓😓😄😄؟؟ نامجون : عه راست میگی . بزار از دستیار رئیس بپرسم . الو سلام ببخشید شما به ما نگفتید که هانا کاراموز جدید تو کدوم از خوابگاه ها باید بمونه ؟( بچه ها الان پسرا تو خوابگاه میمونن ) دستیار رئیس : بله درسته . خانم هانا باید تو خوابگاه شما یعنی پیش جیمین و کوک و ته ته چون ما اینجا داخل کمپانی ما دوتا خوابگاه داریم که تو هرکدوم چهار نفر میتونن بمونم و شما یکی از اتاق ها رو پر کردین منظورم جین و خودتون و ( منظور از خودتون نامجونه ) شوگا و جیهوب رو میگم . خانم هانا مثل شما باید تو کمپانی بمونه به همون خاطر خوابگاهش با مکنه های شماس ببخشید من باید برم .....
نامجون : وای الان باید چطوری به بچه ها بگم ؟ 😨😨 جین : هی نامجون چیشد . دسیار چی گفت . نامجون : خب ارامشتون رو حفظ کنید . گفت باید تو خوابگاه جیمین و کوک و ته ته بمونه . همه ی اعضا و همینطور من : چی ؟؟؟؟؟؟ نامجون : درسته حالا بهتره بریم استراحت کنیم فردا صبح باید زود از خواب بیدار بشیم . هانا تو هم با بچه ها برو . من : باشه . کوک : بیا دنبالم من : باشه . رفتیم داخل یخ اتاق بزرگ و به من تختم رو نشون دادن و من رفتم لباسم رو دراوردم و لباس خواب پوشیدم و خوابیدم ......
خب خب امیدوارم از این پارتم خوشتون بیاد . لطفا لایک کنین و همینطور کامنت بزارین اگه کامنت بزارین من انرژی میگیرم و پارت بهدی رو زود میزارم و لطفا تست رو تا اخر یعنی تا نتیجه برین چون وقتی تا اخر نمیرین تعداد مرتبه انجام شدن این تست کم میمونه
دوستون دارم زیاد ... فالو = فالو لطفا فالو کنید 💜💜😘😘❤
لطفا اگه سوال یا درخواستی داشتین تو کامنتا بهم بگید بای بای 💜💜💜❤❤😘😘😘😍😍
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود ادامه بده❤
چشم حتما💜
😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍