خب ببخشید که این پارت و دیر گذاشتم خب چون امتحان دارم دیر گذاشتم ولی خب شما مطمعنا منو درک میکنید دوستان خب بزن بریم آجی های گلم 😘
جیمین توی دلش : آخه این اینجا چیکار میکنه کوک : از همون بچگی هم شانس نداشتم بعد هر دوشون که داشتن به هم نگاه میکردن یه نگاهی به آیفون خونه انداختن بعد باز بهم نگاه کردن هردو : تا سه شمردم سریع زنگ خونه رو میزنم .... یک .. دو ... سه بعد هر دوشون سریع سمت خونه ا/ت رفتن با انگشتاشون داشتن تند تند زنگ میزدن جیمین : قصد نداری بری کوک : خودت چرا نمیری
اصلا دست بردار نبودن بعد کوک دستاش و آورد پایین : نیستش جیمین یه بهش نگاه کرد : خب شاید رفته بیمارستان هردوشون سراشون و آوردن بالا جیمین : اول من فهمیدم کوک : خب میخواستی نگی اصلا هر کی زود تر برسه اون باید با ا/ت غذا بخوره جیمین : .. باشه هر کی زود تر تاکسی بگیره هر دوشون رفتن سمت خیابون کوک زود تر سوار تاکسی شد و حرکت کرد بعدش هم جیمین سوار شد
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
عالییییی اجیه خوشگلم😍😍😍 اینقدر عالی بود که چندتا پارتو تو چنددقیقه خوندم❤❤😍موفق باشی آبجی جونم امیدوارم همشو۲۰بشی✊❤
ممنون آجی جونم خیلی خیلی خوشحال شدم از کامنتت خیلی آن گرفتم همچنین 😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘
فیلم هندی 😂😂😂
عالی پارت ۱۳ رو بزار 😢 😢
هوراااا بلاخره کامنت گذاشتی 😂باشه عزیزم 😘😘