
سلام اگه زیاد خوب نبود ناراحت نشین با لبخند برین تو با لبخندم بیاین بیرون ×_____× -_-
احمق جون اومدم نجاتت بدم آ:نوموخام برو مگه نگفتم تررر نننزززن ی:باشه بابا یه طوری میگی انگار چیشده ولی چرا منو گذاشتن تو راه رو تورو تو انبار؟ آ:بمیری ینی اینو نفهمیدی؟خاک تو اون سرت کنن خو من ، امم من ی:گلم خودتم خبر نداری کع >~< آ:حالا قراره کی تا اینجا بمونیم؟ ی:تا وقتی مدیر بیاد این سری اخراجیم آ:من که میدونم حق به حق دار میرسه ی:ینی پارسال دوستم حقش بود اخراج شه؟عه چه باحال فک کردم تقصیر من بود آ:چی! ی:پارسال تو اتاق معلما و مدیرا یه ترقه انداختم چیزی نبود که فقط یکم باعث شد 80%معلما سوختگی شدید چع چرا اینطور نگا میکنی؟ آ:عه عه عه مرد حسابی نزدیک بود یکی رو بکشی ی:خو مگه گفتم کسی نمرد آ:یا خداا کی ی:خانم هیرو آ:هنن!! اسکل کردی مارو ی:نه بابا ماهیه آقای مدیر بود ..چ چرا میخندی؟ آ:هه هه هه آخ آخع اسمش خانم قهرمان بودعع ی:خب میخوای نجاتت بدم؟ آ:بله متاسفانه ی:شرط داره آ:چی؟ ی:ب*شم کن آ:اه اه لوس این چه طرز حرف زدن عین آدم حرف بزن ی:ینی واقعا میکنی؟ آ:هه خیال کردی ، گفتم که از این کارا بدم میاد عشق که تو این جور چیزا نیس دوس داری بیا خواستگاری ؛یونگی پس چرا این شکلی شدی ، اوی یونگی ، خوبیع؟ ی:{تو دلش:الان چی گف ههههه فکن بچه های کوچولو قدو نیم قد خشگل و بامزه عزیزو جیگر ناناسو عسل خداااع} آ:درو باز میکنی یا حرفمو پس بگیرم ی:هاا عه نه نه قلط کردم کمی بعد..... ی:آها باز شد بفرما برو عجله کن ؛کجا میری؟ آ:دیونه ای خودت گفتی برو ی:باید بری سرکلاس من خودم جواب مدیرو میدم آ:اما تو میفتی تو درد سر منم میمونم ی:هععع ته تو الان دستمو گرفتی؟ آ:آره نترس ما از پولدارای مدرسه ایم حق با ماس ی:خیلی بده چون چون ..
دوستم به خاطر من اخراج شد نامردیه توی کره هیشکی وض خوبی نداره ولی پولدارا کمک هیشکی نمیکننن آ:چرا بعضی هاشون میکنن ی:میتونیم میتونیم با همم مییتونیم ....آخ ما هم پولداریییم آ:او لعنت بهت ی:چرااع!! گنا دارم دلمو شیکوندییع بدجوری سوزوندی آ:تو رو نمیگم کیفمو جا گذاشتم ی:باشه من جواب مدیرو میده عههه این کیه نامشخص:این نامه رو برای شما از طرف .. آها نباید بگم چون گفتن شما قدرت ماوراءالطبيعه داری باید بیای برای تمرین به ی: بده ببینم وایییی هووورااا.
سلام علامت ♡ آچا هست علامت ♥هم یونگی.با تشکر از فن های مدرسه عشق ها x)♥♥♥♥ ♡:یونگی آوردع...اینکیههه ♥:آچا از امروز به بعد دیگه از هم جدا میشیمx| ♡:خوبه خوشحالم*ای وای منه احمق چی میگم نه نه حالا چطور درسش کنم یونگیییی ای خدا حالا چه قلطی بکنمم*نه یونگی دوروغ گفتم از اول کع دیدمت ...هییع ♥: واقن x) من مردم ♡:*خاک تو سرم چه گافی ، حالا چیکار کنم ، ایوای قبلشم تو انباری یه کاری کردم روش وا شه، اینکه از اولم پرو بود ....* ♥:(کله ی آچا رو بوسید و گفت)نگران نباش عزیزم من بر میگردم فرد نامشخص:هع خیال کردی تو باید بری پرتال واز کنی ♥:هن؟ فرد نامشخص:خودمم از استاد شنیدم ♥:استاد نمد ف ن :چقد حرف میزنی بیا بریم دیگ ♥:ههه....روان پریشی چیزی هستی؟ دیونه بریم *خدایا خدایا قل میدم شخص خوبی بشم بخدا مفید میشم فقط عا..* ♡:یونگی.... (میپره بغلش)عاشقتم صبر صبر صبر فکردی میریم قسمت بعدی؟ هع زرنگی جونم ادامه داره الانم حتما فک میکنی چون فن مای هیرواکادمی هستم یونگی میره یو ای؟ نه نه نه! ادامه..... ♥:ولی من نیستم ♡:هییع چی گفتی مگه شهره هرته که دخترا مردمو عاشق خودت کنی بعد.. ♥:باشه باشه آروم باش نفس عمیق ♡:بگووو ♥:من عاشقت نیستم من.... فرا عاشقتمممD: =) ♡:هقق ههق دیونه ترسوندیم دیگه اینکارا رو نکنن ♥:هه هه باشه باشه خدافظ آچا ای زیبای من ..هه....آچا اگه دوس پسر پیدا کنی حلااالتتت نمیکنم ♡:اوه اوه چه پرو به تو چه مربوط ..... ف ن:بسه دیییگگگع بریییم جناب یونگیی آقای مدیر:کدوم گوری تشریف میبردید؟ کمی بعد آ م:چی فک کردین هااا آخه چراع....(همون حرفای ناراحت کننده همیشکی) ♥:*ور ور ور * ف ن:امم ببخشی... بسههههه من میخوام این آقا رو بندازم زندان چون همیشه دردسر میسازه ♥:ای تو اون سرت
آ م:چیییع پسره منو به چه حق میندازی زندااان ♥:عا ... آچا توضیح میدم ♡:چچچچک با خودت چی فک کردییییی آ م:⊙·⊙||| ف ن:⊙·⊙ ♥:آچا نزن نزن قلط کردم... اهههه ♡:تو بابات مدیر بوده ادب نشدی برییینن بییرووون کار دارمممم ♥:نع نعع نرین کمکک آ م:بابا جان مرا ببخش=) ف ن:تفلی آخر عمری تعلیمم ندید بعد از خارج شدن از اتاق معلم ها و مدیر.....#-# ♡:19200×223345+11_2=؟ ♥:هههع عه عه اینو خودتم نمتون.. ♡:434،543 حالا دستتو بیار ♥:نع نه نه نکن ♡:شتلغغ..خط کش آهنیه کووو ♥:مدیر ندارع ♡:دوروغ گو ♥:باش باشه توی کشو هس بعد از کمی تمرین.... ♡:خب دانش آموز خر خونتون آمادس ♥:دیگ دیگه قول میدم درسامو بخووونمم آ م:مگه چی گذشتش؟ ♥:منو با خط کش زد دستمو ببین آ م:پسرم تو که چیزیت نشده ♥:عع میگم چراع درد نداشت ♡:پسرتون منگله عه ببخشید پسرتون یکم ترسوعه ولی جواب داد یه کوچولو کاری شد آ م:چقدر؟ ♡:انقدر . پایان این قسمت لطفا از ما حمایت کنید =)
خب امیدوارم بالا نیاورده باشین راستی قرار بود انیمه بشه ولی چون ژاپن و کره قاطی میشد نشد اومدم مانگاش کنم دیدم بخام مانگا کنم باید انیمه ای هم در کار باشه هیچی دیگه داستانو بازنویسی کردیم خراب شد ولی در قسمت های آینده قشنگ میشه مرسی که با ما هستین دوستان ♥·♥ نتیجه مهمه
عاشقتونم لطفا تبلیغ کنید تا همه بخوننش میدونم این پارت اصلن خوب نشوده بود و میگید کاش فالو نمیکردم ببخشید ناراحت شدید قسمتای بعدی واقعا خوب میشه قوله قوله قول♥♥♥♥♥
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
مثل همیشه خوشم اومد😆