سلام دوستای خوبم من برگشتم قول میدم داستان های عالی براتون بزارم خیلی خیلی ممنون بابت نظراتتون ? خیلی خوشحالم که منو دنبال میکنید خیلی دوستتون دارم ❤
از نگاه مرینت وقتی رسیدیم من و لوکا پشمک گرفتیم و سمت چرخ و فلک رفتیم چرخ و فلک شروع به بالا رفتن کرد تا جایی که تمام شهر بازی رو دیدم ?منو لوکا بیرون و نگاه میکردیم یکم خجالت میکشیدم? ولی به روی خودم نیووردم بعد که اومدیم پایین تمام وسیله ها رو سوار شدیم و رسید به تونل وحشت لوکا گفت اگه دوست داری میتونیم بریم گفتم نه راستش میدونی من از چیزای ترسناک خوشم نمیاد?گفت باشه ورفتیم یه کافه که توی شهر بازی بود رفتیم و به جا نشستیم و دیدیم که سابرینا و کلویی هم اونجان کلویی بازم داشت معرکه میگرفت و به همه چی گیر میداد
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
شب پره رو از کجا اوردی؟
نویسنده خوبی هستی به کارت ادامه بده. بعدی رو زود تر بزار
سلام دوست داشتم تو نوشتن ادامه داستانت کمک کنم چون دوست دارم اولین داستانی ک می نویسم تنها نباشم
عالییییی
خوبه ادامه بده
بعدی رو بزار
بچه ها مال من هم بخونین ۳ تا هست یکی دفترچه خاطرات من است یکی هم میراکلس لیدی باگ و مرینت قول میدم تو بخونی من هم مال تو رو معرفی میکنم تو هم مال من رو معرفی کن و البته داستانت خیلی عالیه نویسنده عزیز ممنون بابت تست قشنگت
قشنگ بود آفرین???
این پارتم عالی نوشتی ولی کاش میشد جواب سوالم رو بدی هرچه سریع تر پارت بعدی رو بزار
ببخشید عزیزم ? میشه سوالتون رو یه بار دیگه بپرسی