
اینم پارت8با اینکه هنوز پارت6منتشرنشده دارم اینو میسازم براتون
خب از اونجایی شروع میکنیم که مرینت پاشد دید با عکسای کت نوار خوابیده بوده......... آلیا:داشتی خواب کت نوارو میدیدی؟مرینت:چی چه ربطی داره؟آلیا: خوشحال بودی گفتم بیدارت نکنم اما بعد دیدم اینجوری نمیشه بیدارت کردم حتما درباره ی کت نوار بوده که انقدر خوشحالت کرده مگه نه؟مرینت:خب راستش یه جورایی آلیا:هعیییییی خب حالا میای بریم قدم بزنیم؟مرینت:این وقت صبح؟آلیا:دختر ساعت10هه مرینت:خب باش.....چی؟؟؟؟؟؟؟؟کی ساعت10شد؟؟؟؟؟؟باشه میام بریم آلیا:پس زود آماده شو مرینت:باشه(آلیا رفت)مرینت هم یه شلوارک لی آبی با یه لباس سیاه که روش قلب رنگ رنگی بود پوشید بعد رفت بیرون آلیا:اووووووو چه تیپ پسر کشی مرینت:هیییییی آلیا:😂😂😂😂😂خب زود باش بریم مرینت:بریم .......مرینت درو باز کرد که دید آدرین دستش مشته بالاست میخواد در بزنه آدرین:اوه سلام مرینت:سلام آدرین:من میخواستم بگم میای بریم قدم بزنیم؟اما اگه کار داری بعدا باشه مرینت:آره ما با آلیا کار داریم
آلیا:کار؟؟؟؟؟؟؟؟ما که کاری نداشتیم من داشتم میرفتم امیدوارم بهتون خوش بگذره بای😘وقتی آلیا اینجوری گفت مرینت از عصبانیت قرمز شد که آلیا بازم با آدرین تنهاش گذاشته چون یاد دفعه قبل افتاد😂 مرینت توی ذهنش:برات دارم آلیا خانم نشونت میدم..........آدرین:مرینت مرینت مرینت:ها؟بله؟آدرین:1ساعته دارم صدات میزنم کجایی؟مرینت:هیچ جا آدرین:خب بریم؟مرینت:باشه بریم رفتن همینجوری قدم میزدن آدرین:میگم دوست داری یه کاری کنیم؟مرینت:چه کاری کنیم؟آدرین:نمیدونم از اون کارایی که عاشقا میکنن مرینت:من که دکترای عاشق بودن ندارم از کجا بدونم عاشقا چیکار میکنن؟آدرین:منم ندارم اما میدونم یکی از کاراشون سینما رفتنه عصر میام دنبالت بریم سینما مرینت:باشه یهو یه پسر رد شد که داشت به مرینت نگاه میکرد آدرین:هی به چی نگاه میکنی؟😡😠پسره:هیچی من که کاری نمیکنم آدرین:زود برو وگرنه کار دستت میدم مرینت:آدرین با بیچاره چیکار داشتی؟حق نداره یه کار طبیعی مثل نگاه کردنم انجام بده؟آدرین:به دوست دختر من نه😌مرینت:هعییییییی من خسته شدم بیا روی این نیمکت بشینیم(به یه نیمکت که کنارشون بود اشاره کرد)آدرین:باشه نشستن که یهو
لایلا اومد بینشون نشست و گفت:چطوری آدرین؟ مرینت خوشحال شد اما ادای ناراحت بودن در اورد و پاشد بره نیمکت بغلی(داشت از پشت آدرین میرفت)که یهو آدرین دستشو گرفت و گفت:عشقم چون لایلا دوستمون اومده پیشمون تو که نباید بری آدم که عشقشو پیش دوستش تنها نمیذاره مگه نه لایلا؟ومرینتو نشوند کنار خودش لایلا از عصبانیت قرمز شد و پاشد رفت آدرین:چرا اونکارو کردی؟مرینت:چیکار کردم؟آدرین:چرا میخواستی بری؟مرینت:خودت که میدونی لایلا چقدر دروغ گو و بدجنسه یعنی تو واقعا نترسیدی که دوباره یه دروغ سرهم کنه و منو بندازه تو درد سر؟آدرین:معلومه که نه دیدی فقط با یه جمله کاری کردم که بره هیچ دردسریم وجود نداره(یهو یه شرور پرید جلوشون)گفت:آدرین مال تو نیست مرینت،نمیذارم اونو مال خودت کنی مرینت:پس این چیه؟هردوشون فرار کردن و رفتن یه جا تغییر شکل دادن
قدرتش این بودکه با یه شلیک میتونست هرکسی رو مجبور به هرکاری کنه لیدی باگ و کت نوار هم بالاخره سر رسیدن لیدی باگ:سلام پیشی کت نوار:تو مرینت و بقیه مردمی که این اطراف بودنو یه جای امن ببر لیدی باگ:همه جاشون امنه😒کت نوار:خوبه مبارزه کردن و بالاخره بعد از2ساعت مبارزه بالاخره باکمک لاکی چارم و کاتاکلیزم تونستن اون هیولا رو شکست بدن بعد به حالت عادی برگشتن و رفتن پیش هم مرینت: من میرم خونه عصر میبینمت خداحافظ آدرین:منم باهات تا دم در خونتون میام مرینت:نمیخواد بخاطر من راهتو عوض کنی،خودم میرم خداحافظ آدرین:باشه،خداحافظ هردوشون رفتن خونشون خونه ی مرینت:تیکی:مرینت؟مرینت:بله تیکی؟تیکی:تو مطمنی؟مرینت:از چی؟تیکی:از با آدرین بودن مرینت:معلومه که مطمنم چرا میپرسی؟تیکی:چون تو هیچ علاقه ای بهش نداری تو هنوزم کت نوارو دوست داری اما با آدرینی اینجوری نمیشه انتخابتو بکن یا با آدرین باشو از زندگیت لذت ببر و عاشقش باش یا با عشق کت نوار بسوز درحالی که اون عاشق یکی دیگه است تو الان دو این دوتاحالت گیر افتادی یکی رو انتخاب کن مرینت:تیکی تو این حرفارو از کجا میاری؟معلومه که من بینشون نیستم من با آدرینم و خوشبختم تازه امروزم باهاش میرم سینما
تیکی:ولی این پیشنهاد آدرین بوده مرینت:پیشنهاد هرکس بوده به هر حال من قبول کردم تیکی تیکی:باشه مرینت:من میخوام استراحت کنم تیکی:باشه......ولی مرینت:ولی چی؟تیکی:ناهار چی؟مرینت:وای راست میگی یادم رفت....... ولی من گشنم نیست......توماکارون میخوای؟تیکی:آره مرینت باشه الان میارم مرینت رفت پایین ماکارون برای تیکی اوردو به تیکی داد تیکیم تشکر کرد و مرینت خوابالومون خوابید میریم به عصر موقع سینما:مرینت:بیدار شدم دیدم فقط1ساعت وقت دارم سریع رفتم آماده شدم یه لباس خوشگل پوشیدم و رفتم دم در آدرینم خوشتیپ کرده بودو منتظر من بود باهم رفتیم سینما فیلمه کمدی رمانتیک بود اعصابم خورد شدپاشدم و گفتم:اه همه ی فیلما همینن دختره عاشق یه پسره است بعد شکست عشقی میخوره و بدبختدمیشه تا اینکه یه پسره وارد داستان میشه و اونا باهم یه توافقی میکنن و آخرش عاشق هم میشن و خوشبخت میشن پایان آدرین:مرینت آروم باش این فقط یه فیلمه مرینت:من آرومم نشست و باعصبانیت کلی پفیلا کرد توی دهنشو روشم تند تند آبمیوه خورد
بعد از سینما رفتن خونه هاشون مرینت رفت روی تختش و نشست و با حالت غمگین به یه گوشه خیره شد تیکی:مرینت چی شده؟مرینت:کاش هیچوقت ابر قهرمان نمیشدم تیکی:مرینت این حرفو نزن مرینت:کاش هیچوقت با کت نوار آشنا نمیشدم تیکی:مرینت آروم باش چی داری میگی؟مرینت:ـ ـ ـ ـ ـ ـ(مرینت اصلا نمیفهمه که تیکی داره باهاش حرف میزنه همونجوری به یه گوشه خیره است و واسه خودش حرف میزنه)تیکی:مرینت مرینت مرینت مرینت:بله؟تیکی:کجایی؟مرینت:همینجام تیکی:ولی به نظر من تو عالم کت نوار و ابر قهرمان بودن بودی مرینت:باشه بابا حالا بذار خودمو خالی کنم زنگ زد به آلیا آلیا:الو مرینت:الو و کوفت الو و.......آلیا:هی هی هی ترمز کن ترمزززززززز مرینت:ه ه ه ه ه ه آلیا:بازم مجبور شدی💏؟خوب کاری کردم😂😂😂😂مرینت:ای کوفتتتتتتتتتتت مجبورم کردی بایه ابر شرور،لایلا،کت نوار و بدتر از همه با سینما رفتن با آدرین روبرو بشم آلیا:اوووووووو پس کار خوبی کردم مرینت:تو بیشتر حرصمو در میاری اینجوری نمیشه و قطع کرد
میریم به1ماه بعد
از زبان مرینت:هوفففففف حوصلم خیلی سر رفته رفتم نشستم روی میز توی بالکن و همینجوری بیرونو نگاه کردم یهو برای گوشیم یه پیامک اومد بازش کردم دیدم نوشته "مرینت دوپن چنگ اگه خانواده و عشق ودوستات و سالم میخوای باید به این آدرسی که میگم بدون هیچ کس حتی یدونه پلیس یا یه آدم عادی بیای فقط خودت وگرنه همه ی عزیزانت میمیرن راستی بایه لباس خوشگل بیا چو خیلی جیگر میشی😉😉"مرینت(سرشو برد عقب یه چشمشو بست):این آخری چی بود دیگه؟حالا اینو ولش مامان و بابام کجان؟ دیدم نیستن آماده شدم و رفتم خونه ی آلیا کسی نبود آدرین، نبود وای واقعا اونا رو دزدیدن رفتم به اون آدرسی که داده بود چراغا خاموش بود یهو یه چیزی از توی تاریکی رد شد خیلی ترسیدم گفتم:آهای کسی اینجا نیست؟ یهو😨(ناظر عزیز لطفا متتشرش کن1ساعته دارم اینو مینویسم)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
زود بعدی رو بزار لطفا
بچه ها پارت6و7بخاطر عکسشون رد شده بودن فردا مویان😊
یهو...
لولو اومد مرینتو خورد.
قصه ی ما به سر رسید.کلاغه به خونش نرسید.
ن خیر اینطور نیست داداچم😒
چشم.هرچی شما بگین.😁