
های گایز🍭💗 خوبین؟😇💓 اومدم با پارت دوم داستانم💞 امیدوارم خوشتون بیاد💜 لایک و کامنت فراموش نشه فالو = فالو
مرینت : ببخشید ادرین من باید برم خداحافظ👋 مرینت رفت پشت یه دیوار و تبدیل شد آدرین هم رفت یه جا و تبدیل شد لیدی میراکلس : پس لیدی باگ و کت نوار کجان؟ 50 دقیقه بعد............ لیدی باگ : سلام لیدی میراکلس فرد آکوماتیز شده کجاست؟ لیدی میراکلس : سلام لیدی باگ من خودم شکستش دادم لیدی باگ : مگه تو میتونی آکوما ها رو خنثی کنی؟ لیدی میراکلس : آره من علاوه بر قدرت خودم قدرت همه میراکلس های دیگه رو هم دارم لیدی باگ : وای چقدر جالب😍 لیدی میراکلس : خب من دیگه باید برم😇 خداحافظ لیدی باگ👋 لیدی باگ : نه صبر کن یه سوال ازت دارم لیدی میراکلس : چه سوالی؟ لیدی باگ : تو مثل ما معجزه آسات چشمک نمیزنه؟ و بعدش به حالت عادی بر نمیگردی؟ لیدی میراکلس : نه من چون کوامی و میراکلسم قدرت مند هست چشمک نمیزنه و خودش به حالت عادی بر نمیگرده. خب من دیگه برم خداحافظ لیدی باگ👋👋💕💕
کت نوار : سلام مای لیدی آکوماتیز شده کجاست؟ لیدی باگ : لیدی میراکلس شکستش داد کت نوار : پس من برم خداحافظ مای لیدی👋👋 لیدی باگ : خداحافظ پیشی👋 در خانه رویا......... رویا : میفی یه چیزی خیلی زهن منو مشغول کرده میفی : چی؟ رویا : به نظرت مرینت میتونه از جعبه میراکلس ها مواظبت کنه؟ میفی : حتما میتونه که استاد فو نگهبانش کرده رویا : آره راست میگی. میفی فردا شب یادم بیار که یه سری به خونه کت نوار بزنم و ببینم از کوامیش خوب مواظبت میکنه یا نه. میفی : باشه. شب بخیر رویا رویا : شب بخیر میفی فردا صبح...... رویا : مرینت اون دختره لباس قرمزه کیه؟ مرینت : اون لایلا هست دروغ گو ترین دانش آموز کلاس که امروز آخرین روزی هست که به مدرسه میاد می خواد از این مدرسه بره رویا : خب بیا بیخیال این موضوع بشیم. قرارت با آدرین خوب پیش رفت؟ مرینت : نه زیاد خوب پیش نرفت آلیا : سلام مرینت خوبی؟ چه خبرا؟ راستی از موقعی که دوست جدید گرفتی دیگه پیش من نیومدی مرینت : سلام آلیا نه ببین اون چیزی هم که تو فکر میکنی نیست رویا : مرینت زنگ کلاس خورد بیا بریم
بعد از کلاس..... رویا : مرینت میشه تیکی رو بهم بدی؟ برای یه لحظه مرینت : برای چی تیکی رو میخوای؟ رویا : باید باهاش حرف بزنم نگران نباش زود تیکی رو بهت پس میدم مرینت : بیا فقط مراقبش باش رویا : ممنون در خانه رویا..... تیکی : رویا برای چی منو از مرینت پس گرفتی؟ رویا : تیکی جون می خواستم باهات حرف بزنم بعد تو اول کوامی من بودی یادت رفته؟ تیکی : آره یادمه چه خاطراتی با هم داشتیم رویا : آره اون زمان خیلی خوب بود ولی من الان نمیخوام که تو رو از مرینت بگیرم می خوام باهات حرف بزنم تیکی : باشه خب حرف هات چیه؟ رویا : مرینت ازت خوب مراقبت میکنه؟ تیکی : آره رویا : بعد ماکارون های جادویی که استاد فو به مرینت داد رو میخواستم بازم بهت بدم تیکی : باشه من خودم ماکارون ها رو میبرم رویا : نه منم کمکت میکنم. در خانه مرینت....... رویا : مرینت بیا اینم کوامیت مرینت : ممنون رویا راستی من باید برم به مهمونی که آلیا ترتیب داده و همه ی بچه های کلاس رو دعوت کرده رویا : منو دعوت نکرده؟ مرینت : دقیقا نمیدونم. همون موقعه گوشی مرینت زنگ خورد آلیا بود. مرینت : سلام آلیا خوبی؟ رویا رو به مهمونی دعوت کردی؟ آلیا : رویا کیه؟ رویا با ناراحتی گفت : خب اشکالی نداره من بهتره برم خداحافظ مرینت : نه رویا صبر کن نرو آلیا من بعدا بهت زنگ میزنم خداحافظ از زبون مرینت انگار رویا خیلی ناراحت شد حق داره منم اگه به جای اون بودم ناراحت میشدم نمیدونم چرا آلیا رویا رو دعوت نکرده. شاید آلیا با خودش فکر کرده که من چون با رویا دوست صمیمی هستم دیگه با اون دوست نیستم حالا برم تو مهمونی ازش میپرسم.
در مهمونی.... مرینت : آلیا چرا رویا رو دعوت نکردی؟ آلیا : ببخشید من یادم رفت دعوتش کنم مرینت : رویا خیلی ناراحت بود که دعوتش نکردی. لطفا راستش رو بگو آلیا : ببخشید مرینت من فکر کردم چون تو با رویا دوست هستی دیگه به من توجهی نمیکنی ولی اشتباه میکردم. مرینت : باشه آلیا میبخشمت ولی دیگه با خودت از این فکر ها نکن باشه؟ آلیا : باشه مرینت قول میدم. مرینت : آدرین چرا نیومده؟ مگه دعوتش نکردی؟ آلیا : دعوتش کردم و اونم گفت پدرم اجازه داد که بیام ولی نمیدونم چرا نیومده

در خانه رویا.... میفی : چی شده رویا چرا ناراحتی؟ رویا : من که ناراحت نیستم فقط کمی خسته شدم استراحت کنم خوب میشم. میفی : راستی یه کادو برات دارم. رویا : چه کادویی؟ میفی : چشمات رو ببند رویا : بستم میفی : حالا باز کن رویا : چه خوشگله ممنونم میفی (کادوش یه تاج بود👑) میفی : تاج رو بزار روی سرت👑 رویا : بهم میاد؟👸👸 میفی : آره خیلی خوشگل شدی (رویا دقیقا مثل عکس بالا شده بود)
رویا : ممنونم میفی خیلی خوشگله میفی : خواهش میکنم😇 رویا پنجره اتاقش رو نگاه کرد و گفت : رویا : میفی اون مرینت نیست؟ میفی : آره اون مرینته رویا : بهتره برم در رو باز کنم مرینت : سلام رویا خوبی؟ رویا : سلام مرینت مگه تو مهمونی آلیا نرفته بودی؟ مرینت : رفته بودم به مهمونی آلیا ولی الان برگشتم مهمونی خیلی کوتاهی بود سریع تموم شد مهمونیش هم زیاد خوب نبود چون فقط 7 نفر از بچه های کلاس اومده بودن. اومدم بهت بگم مهمونی خاصی نبود بخاطر اینکه دعوت نشدی ناراحت نباش.
رویا : من ناراحت نبودم فقط کمی خسته بودم استراحت کردم خوب شدم. مرینت : ولی فراموش نکن تو بهترین دوستمی حتی تو از آلیا هم برای من با ارزش تری چون من میتونم بهت اعتماد کنم و همه ی راز هام رو بهت بگم. رویا : تو هم بهترین دوستی هستی که من تا حالا داشتم❤ و اینکه بیا تو خونه ام سرما میخوری زیر بارون در خانه رویا.... رویا : مرینت اینجا اتاق منه مرینت : چه اتاق کیوتی داری😍 رویا : ممنون. میفی : سلام مرینت تیکی رو با خودت اوردی؟ مرینت : سلام میفی آره تیکی رو آوردم تیکی : سلام میفی میفی : سلام تیکی میای بازی کنیم؟ تیکی : آره رویا : برید اونجا بازی کنید من و مرینت هم اینجا با هم حرف میزنیم. مرینت : رویا بابت اون دیروز ازت معذرت میخوام. رویا : دیروز که کاری نکردی که معذرت بخوای. مرینت : معذرت میخوام که دیروز تو مجبور شدی تنهایی فرد آکوماتیز شده رو شکست بدی رویا : برای من خیلی راحته که آکوماتیز شده های هاکماث رو شکست بدم لازم نیست معذرت خواهی کنی. ناگهان گوشی مرینت زنگ خورد. مرینت : ببخشید رویا باید گوشیم رو جواب بدم. مرینت : سلام مامان خوبی؟ سابین : دخترم خیلی نگرانت شدم الان کجایی؟ مرینت : مامان من الان خونه دوستم رویا هستم سابین : پس سریع بیا خونه مرینت : چشم مامان. رویا : مرینت کی بود؟ مرینت : مامانم بود نگرانم شده بهتره برم خونه خدانگهدار بعدا میبینمت👋👋
رویا : خداحافظ مرینت میفی : چقدر زود مرینت رفت من میخواستم با تیکی بازی کنم. راستی رویا من گرسنه ام چیزی نداریم بخوریم؟ رویا : دو تا کیک خامه ای دارم بیا این یکی رو تو بخور این یکی رو هم من میخورم. میفی در حال خوردن کیک خامه ای گفت : وای خیلی خوشمزست😋 رویا : وای یادم رفت برم پیش کت نوار میفی مسیر رو باز کن❤
کیوتا🍭🐼 داستان تموم شد😉🌊 با لایک کردن و کامنت دادن من زودتر پارت ها رو میزارم🌠🌈 💞فالو = فالو💞
لایک و کامنت فراموش نشه😉 ❤فالو = فالو❤ خدانگهدار کیوتم💗💗💗 چالش : مرینت رو بیشتر دوست داری یا رویا؟؟🍭 حتما تو چالش شرکت کن کیوتم🌈👑🌊
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود😍🍒
ممنون کیوتم💜