میراکلس معجزه آسا قسمت ۳۹

بیییییی شرححححح

از زبان مرینت: یکدفعه دیدم ادرینا میخ کوب شده و به مارسل نگاه میکنه😳😂 یکدفعه پاش لیز خورد و نزدیک بود پرت شه تو چشمه که من گرفتمش😂💔 بقیه هم نگاه میکردن. گفتم: چیه نگاه داره؟ (ادرینا چب شده و مرینت با دستاش پا ادرینا رو گرفته و پاشه رو به تخته سنگ گیر داده) یکدفعه تخت سنگ از زمین جدا شد که مارتا پای مرینت و آیدین پای مارتا رو گرفت که نور گوشی خورد تو چشممون😳 دیدم مارسل اومده بود مثلا مارو بگیره اشتباهی خودشو پرت کرده تو آب جا اینکه مارو بگیره😂 ادرین همه خنده اشو نگه داشته بود و متیو فلش گوشیشو باز کرد و عکس گرفت😐 متیو: ای وای یادم رفت فلش گوشیم رو ببندم😂 مرینت: ادرینننننن 😡 ادرین: بب🤣 ببخش🤣ید 😂😂 دیگه نمی🤣 خندم😂 مرینت:

مرینت: ادرین الان به خاطر تو من ادرینا رو ول میکنم😏 ادرینا: تورو جون هفت آسمان ولم نکنن😢 مارسل: آبب سسسرررد.. دههه🥶 ادرین: مرینت ادرینا دوستته پس نمیتونی ولش کنی😏 مرینت: میبینی😂 «ادرینا رو ول کرد» ادرینا: وایی چققدرر سسسردده🥶 ادرین: 😳 ادرینا: مرینتتت تقاص کارتو میدی😂 مرینت: به من چه ادرین بود که....«مرینت داشت حرف میزد که ادرینا دستاشو کشید و افتاد تو آب» مرینت: 🥶 «دوستان مارتا آویزون شده بود بین آب و زمین و چون مرینت افتاد باعث شد مارتا هم بیوفته بعد هم ایدین تعادلشو از دست داد و اونم افتاد تو آب» کسایی که تو آب بودن: سسردهه🥶 «مرینت رفت زیر آب شنا کرد و چند متر دور شد از بقیه و وقتی دور شد یه سکو دید ازش بالا رفت و اون موقع دیگه رو زمین بود و بدون اینکه کسی ببینش رفت پاشت ادرین »

مارسل: ادرین پشت سرتتتت😳 ادرین: چ چی؟ م مرینت؟😵😰 مرینت: به به اقا ادرین از این طرفا شما رو زمین چیکار میکنی؟😏ادرین: ب. بین م مرینت ش شاید بتونیم بدون این حرفا ح حلش کنیم😵🥴 مرینت: تو درست میگی نباید با این حرف ها حلش کرد.... باید عمل کرد😈 « یه پای ادرین رو بلند کرد و چرخوند و پرت کرد تو آب» از زبان ادرین: تو جیبم اسپری فلفل داشتم(دوستان فکر کنید اسپری فلفلی که ادرین تو دستشه رنگ فلفل هم بیرون میده) بعد مرینت که پرتم کرد تو آب ی جوری رفتار کردم انگار سرم خورد محکم رو زمین😈 بعد در اسپری رو باز کردم و اسپری فلفل رو تو آب خالی کردم جوری که فکر کنن از سرم خون آومده و داد زدم آیییی😭 از زبان مرینت: ادرین رو پرت کردم زمین و سرش خورد و زمین و داد زد. ادرینا: م مرینت با داداشم چ چیکار کردی😰😨 مرینت: نترسید این فیلمشه😏 مارتا: مرینت داره از سرش خون میااااااااااااااااد😨 مرینت: چییییییییییی😭😨😰😥(متیو نقشه ی ادرین رو میدونه و از تک تک صحنه ها فیلم گرفت)

مرینت شیرجه زد تو آب و رفت پیش ادرین← مرینت: ادرین چشماتو باز کن😭 « با گریه» یک دفعه ادرین یه زبون در اورد و از کنار مرینت رفت کنار. مارتا: ادرین اشهدت رو بخون😂 حالت مرینت اینجور بود: 😡😨 یکدفعه مرینت پرید رو ادرین و گوششو تاب داد🤣🤣🤣

مرینت: خعلی ****** هستی😡(هرچی تو ذهنتونه😂) ادرین: مرینت بخدا غلط خوردم قول میدم تکرار نشه فقط ول کن این گوش رو😭(مرینت فرم دست هاش رو ✌کرد و دو تا انگشتش رو کرد توی چشم ادرین) ادرین: آییییییییییییییی چشمممممممم😭 ادرینا و مارتا و ایدین و مارسل: مرینت چیکارش میکنه سوراخ سوراخش میکنه... مرینت چیکارش میکنه سوراخ سوراخش میکنه🤣✌متیو: هو هووو😂

بــــــــــــــــا بــــــــــــــای